فرشاد کاس نژاد
1- فساد مالی در فدراسیون فوتبال، فراگیر و هولناک شده و در گزارش کمیسیون اصل 90 قانون اساسی به آن پرداخته شده. در گزارش از فسادی پرده برداشتهاند که اگر صحتش در دادگاه اثبات شود، آنگاه باید رسوایی تازهای را در فوتبال انتظار کشید، رسوایی دامنهداری که مدیران درجه اول فدراسیون فوتبال را به چالشی بی سابقه فرا میخواند. تا امروز فدراسیون فوتبال هرگز دچار چنین تنش بزرگی نشده بود و چنین اتهاماتی را پیش روی خود ندیده بود اما حالا فوتبال ایران نه تنها در فدراسیون فوتبال بلکه در مدیریت باشگاههای دولتی و صنعتی و نیمه دولتی پروندههای مفصلی در حوزه مسائل مالی دارد، پروندههایی که به قوه قضاییه سپرده شدهاند و همراه با مستندات دیگری که کمیسیون اصل 90 در گزارش مطبوعاتیاش نیاورده بررسی خواهند شد، بررسیهایی که اگر به صحت اتهامات منجر شود، دگرگونیهایی را پدید میآورد که در فوتبال ایران تاریخی و بیسابقه است.
2- در گزارش کمیسیون اصل 90 بارها ریشه بسیاری از مسائل مالی در دولتی بودن فوتبال دیده شده، همان چه پیش از اینها سوژه بحثهای همیشگی روزنامههای ورزشی بود. باشگاههای دولتی، مدیران دولتی و مدیرانی که به فوتبال نگاهی حرفهای ندارند، از عوامل افزایش قیمت بازیکنان و مربیان هستند و ناآشناییشان با فوتبال باعث شده که بازار فوتبال را به این آشفته بازاری تبدیل کنند که سالهاست با آن مواجهیم. در این آشفته بازار بدیهی است که باید منتظر فساد مالی و تبانی و هر اتفاق و جریان ناگواری باشیم. فوتبال دولتی هرگز به سوددهی نمیرسد چون اساس کار مدیران دولتی در فوتبال ایران، مدیریت هزینه است. چه بسا مدیرانی که خواستهاند باشگاه دولتی خود را با ساز و کار حرفهای اداره کنند، با مقاومتها و موانعی هم مواجه شدهاند تا راهشان به جایی نرسد و فوتبال دولتی از اسب نیفتد و راههای بیحساب و کتاب در باشگاهداری دولتی بسته نشود.
3- خصوصیسازی در فوتبال ایران تجربههای روشن و خوبی ندارد، مهمترین باشگاههایی که در سالیان اخیر توسط بخش خصوصی اداره شده اند، صاحبانش مدیران اختلاسهای چند هزار میلیاردی بودند. بخش خصوصی واقعی که با اهداف تجارت ورزشی وارد این عرصه اقتصادی شود، در واقع در سطح اول فوتبال ایران دیده نشده و این یک معنای روشن دارد؛ بخش خصوصی چه کار دارد که خود را وارد کارزار رقابت با باشگاههای دولتی کند و بازنده این بازی بیبرنده باشد؟
مگر ممکن است که بخش خصوصی بتواند مقابل باشگاههایی که لحظهای به درآمدزایی فکر نمیکنند، دوام بیاورد؟ افزایش قیمت بازیکنان و مربیان و گزاف کردن هزینهها از مصادیق کوشش باشگاههای دولتی برای راندن بخش خصوصی است.
4- ابهام در این باره که چرا موارد فساد و تبانی و تقلب که نشانههایش از سالها پیش پیدا شده، هنوز مورد بررسی قرار نگرفته و پروندههایش خاک خوردهاند، هم مساله دیگری است، پرسشی بیپاسخ که نشان میدهد چه پروندههایی در حوزه فساد سالها خاک میخورد و فراموش میشود. گزارش کمیسیون اصل 90 انگار یک یادآوری یا یک مرور است، درباره موضوعاتی که از سالها پیش مطرح بوده اما انگار نه انگار.
5- «کمیته حقوقی به کمیسیون اصل 90 پاسخ میدهد.» این برخورد ساده و یک خطی و بی سر و صدای فدراسیون فوتبال در پاسخ به آن همه اتهام که در گزارش کمیسیون اصل 90 آمده نیز عجیب است. کفاشیان با همین جمله از کنار این همه اتهام مالی گذشته و کم مانده بخندد.
6- ماجرای گزارش کمیسیون اصل 90 و بخصوص اتهامات مالی به فدراسیون فوتبال و بحثهایی که درباره باشگاههای دولتی مطرح شده، همه و همه نشان میدهد که اگر قوه قضاییه وارد این جریان شود، شاید در آستانه انتخابات فدراسیون فوتبال اتفاقات دگرگونکنندهای در این فدراسیون رخ دهد. مساله دیگر چگونگی گزارش کردن این ماجراها به کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفاست و واکنشی که به چگونگی این گزارشها بستگی دارد.