خوزستان اسپورت- تیم فوتبال فولاد خوزستان در حال پوستاندازی و آغاز مرحله جدیدی است.
به گزارش خوزستان اسپورت، دوم خردادماه در ایران یادآور یک رخداد مهم سیاسی است، روزی که محمد خاتمی در هفتمین انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید و دورانی موسوم به اصلاحات در ایران آغاز شد، دورانی که بعدها اسامی دیگری نیز به آن اطلاق گردید.
درست در همان روزهایی که تراکتهای خاتمی، با عکسهای فتوشاپ شدهاش، دیوارهای شهر را تسخیر کرده بودند، تیمی در اهواز آماده اولین حضورش در بالاترین سطح فوتبال ایران میشد که بعدها خیلی از تیمهای بزرگ و پرطرفدار را جا گذاشت و تبدیل به نقطه اشتراک و اتحاد خوزستانیها شد، تیمی بهنام فولاد خوزستان.
تیم فولاد خوزستان که از سال 76 قدم به جام آزادگان گذاشته بود، به مرور زمان در دل خوزستانیها جا باز کرد و تبدیل به تیمی شد که غم و شادی مردمان جنوب، با پیروزی یا شکست این تیم گره خورد. تیمی که استارت آن برای حضور در جام آزادگان با رخداد دوم خرداد 76 مصادف شده بود، در دوم خرداد سالهای 93 و 94، دو اتفاق مهم را تجربه کرد و حالا در آستانه دوم خرداد 95، آماده ورود به دوره جدیدی میشود.
به گزارش خوزستان اسپورت، دوم خرداد 93، در یک ظهر جمعه گرم و نفسگیر، قرارداد دراگان اسکوچیچ بهعنوان جانشین حسین فرکی امضا شد. فولاد بعد از سالها استفاده از مربیان ایرانی و رسیدن به جام قهرمانی لیگ سیزدهم، دوره جدیدی را با مربیان کروات آغاز کرد، دورهای که به فرجام نرسید. گرچه در سال اول حضور دراگان اسکوچیچ، قرار گرفتن در رده پنجم لیگ برتر باوجود مشکل سربازی بازیکنان، نتیجهای قابل دفاع مینمود، اما در سال دوم حضور اسکوچیچ تفکرات فنی این مربی کروات در تیم فولاد جواب نداد و در نهایت وی با تیم سرخپوش خوزستان وداع کرد تا فولاد در آستانه ورود به دورهای جدید قرار بگیرد، دورهای با تکیه بر مربیان بومی.
فولاد خوزستان اما در حدفاصل ورود و خروج دراگان اسکوچیچ، دوم خرداد مهمتری را نیز تجربه کرد. دوم خرداد 94، ساعاتی مانده به پایان یک روز شنبه طولانی، خوزستان اسپورت خبر اختصاصی استعفای اعضای هیئت مدیره و مدیرعامل باشگاه فولاد خوزستان را منتشر کرد، خبری که از کنارهگیری دهکردی، صیادنژاد و فرهادیان در اعتراض به موضع مدیرعامل سابق شرکت فولاد خوزستان نسبت به باشگاه فولاد حکایت داشت. این تصمیم مهم، فرسایشیترین سال حیات باشگاه فولاد را رقم زد و با اتفاقات زیادی در این باشگاه همراه شد، اتفاقاتی عموماً تلخ و آزاردهنده که مرور آنها خاطر فولادیها را مکدر میکند. اتفاقاتی که باید آنها را فراموش کرد تا آیندهای بهتر را رقم زد.
در عین حال، در آستانه رسیدن به دوم خرداد 95، وجود مشکلاتی نظیر کاهش محسوس بودجه، کمبود نیروی انسانی در بخش بازیکنان، هدفگذاری مبهم باشگاه فولاد که با تکیه بر کلیگویی و صحبتهایی نظیر بومیگرایی و جوانگرایی در رسانهها مطرح میشود، باعث ایجاد نگرانی و تردیدهای زیادی برای هواداران فولاد شده است، چرا که باشکاه فولاد هیچ اشارهای به برنامه تدوین شده برای بازگرداندن تیم فولاد به جمع تیمهای مدعی فوتبال ایران نداشته و همه تمرکز مسئولان این باشگاه به انتخاب سرمربی و البته کلیگویی درباره آینده تیم فولاد معطوف شده است.
به نظر میرسد که دوم خرداد پیش روی فولاد خوزستان، آغاز دورهای جدید با دورنمای نامشخص در این باشگاه باشد، دورهای همراه با ابهامات و تردیدهای فراوان و سئوالات پرشماری که ذهن هواداران تیم فولاد را مشغول میکند، مگر اینکه هیئت مدیره باشگاه فولاد خوزستان با ارائه یک برنامه کوتاه مدت، تیم فولاد را از بنبست فعلی خارج سازد و سپس با یک برنامه میان مدت، این تیم را به جایگاه واقعیاش نزدیک کند.
ادمهای بزرگی در این باشگاه زحمت کشیدن
بازیکنهای بزرگی در این تیم بازی کردن
مربیان سرشناسی روی نیمکت فولاد نشستن
هواداران زیادی خون دل خوردن با بردهای این تیم خندیدن و با شکستهای این تیم اشک ریختن
تا فولاد فولاد شد
تا فولاد نماد زندگی و امید مردم جنوب شد
ما فولاد رو زندگی می کنیم
ما فولاد رو نفس می کشیم
اگر کسی بخواد امید و زندگی رو از ما بگیره حتما تاوانش رو پس میده
این انتخاب مربی بومی هم نه اینکه بخوان تیم بومی باشه. چون بودجه نمیخوان صرف کنن و هیچ مربی مطرحی نمیارن، دارن اسم مربی بومی میارن.
خدا رحم کنه ولی چیزی که محتمل هست اینه که دوره اقتدار اون تیم پر امید فولاد با تصمیمات غلط مالکان و مدیریت تموم شده. اگه هدف واقعی اون ها البته همین نبوده باشه...