خوزستان اسپورت- سرمربی تیم فوتبال استقلال خوزستان میگوید اگر یک درصد
میدانستم مشکل مالی به وجود میآید، سرمربیگری تیم را قبول نمیکردم.
به
گزارش خوزستان اسپورت، سیروس پورموسوی در مصاحبه با ایران ورزشی، در خصوص
آخرین وضعیت استقلال خوزستان، تعطیلات لیگ، خط خوردن بازیکنانش از تیم ملی و
سایر مسائل توضیحاتی داده است که مرور میکنید.
قبول دارید که استقلال خوزستان روزهای خوبی را نمیگذراند. با
وضعیتی که لیگ ما دارد، من بارها گفتهام که در نیم فصل اول نباید زیاد
روی کیفیت بازیها حساب کنیم. چشم امید ما به نیم فصل دوم است.
یکی از منتقدان اصلی تعطیلیهای لیگ هستید. هیچکس
از این شرایط رضایت ندارد. هیچ اعتراضی هم فایده ندارد. ما در تعطیلی اول
گودرز داوودی و فرشاد جانفزا را به دلیل پارگی رباط صلیبی از دست دادیم.
مجبوریم فشار تمرینات را بالا ببریم که بازیکنان از فرم مسابقه خارج نشوند.
حریفان تدارکاتیمان هم آنقدر محکم بازی میکنند که احتمال آسیبدیدگی
بازیکنان بالا میرود.
اما استقلال خوزستان فصل گذشته هم پارگی رباط صلیبی داشت. چرا بازیکنان شما دچار این مشکل میشوند؟ به
جز جانفزا که در بازی رسمی مصدوم شد، سایر بازیکنان را در بازیهای
دوستانه از دست دادیم. تیمهای دیگر با تیمهای لیگ برتری بازی تدارکاتی
میگذارند اما ما اغلب باید با تیمهای دسته پایینتر بازی برگزار کنیم.
این تیمها هم واقعاً مقابل لیگ برتریها با انگیزه بازی میکنند انگار اگر
این بازی را ببرند، مستقیم میروند به لیگهای اروپایی.
البته همه اینها را به بازیهای دوستانه نمیشود ربط داد. بله،
خود بازیکنان هم باید حرفهایتر زندگی کنند. البته ممکن است الان از من
ناراحت هم بشوند و بگویند حرفهای به ما پول نمیدهند، از زندگیمان هم
ایراد میگیرند.
هنوز مشکلات مالیتان حل نشده؟ دو
هفته پیش، روز بازی با پدیده مبلغ یک میلیارد و پانصد میلیون تومان را بین
بازیکنان و اعضای کادرفنی به جز من، تقسیم کردیم اما این هم دردی از
مشکلات مالی ما دوا نکرده. تصور کنید بازیکن 400، 500 میلیون تومان طلبکار
است و ما فقط 50 میلیون به او دادهایم.
اینطور که به نظر میرسد مشکلات مالی هم در افت استقلال خوزستان دخیل بوده است. ما
بد نتیجه نگرفتهایم. همه میگویند این تیم قهرمان فصل پیش بوده و حالا
ضعیف نتیجه میگیرد. دیگر کسی نمیگوید که چهار مسابقه از 6 بازیمان را
بیرون از خانه بودهایم. اگر این چهار بازی را داخل خانه بودیم خیلی فرق
داشت. ضمن اینکه این تیم قهرمان است و حتی اگر این فصل نایبقهرمان هم شود،
باز هم ما بد نتیجه نگرفتهایم.
شما که این جو و فشارهای ناشی از آن را میدانستید چرا هدایت تیم قهرمان را قبول کردید؟ من
با آگاهی کامل این کار را قبول کردم و به خودم و بازیکنان اطمینان داشتم.
ما بازیکنانمان را از دست نداده بودیم و بودجه خوبی داشتیم. من هم 22، 23
سال است که مربی هستم و میدانم که میتوانم با این تیم نتیجه بگیرم اما
قرار نبود به یکباره مشکلات مالی به وجود بیاید.
یعنی اگر میدانستید که این مشکلات مالی به وجود میآید، سرمربیگری استقلال خوزستان را قبول نمیکردید؟ اگر
یک درصد میدانستم مشکل مالی به وجود میآید، قبول نمیکردم. فکرش را هم
نمیکردم که اوضاع اینطور شود که بخواهم بدون یک ریال کار کنم.
گفته بودید دیگر به تیم ملی بازیکن نمیدهید. این حرف را از روی عصبانیت زدید؟ به جان عزیزانم بازیکن نمیدهم. مگر اینکه کیروش تکلیف ما را مشخص کند.
چرا؟ اسم
نمیآورم که کدورت ایجاد شود. فلان بازیکن 10 سال است دارد بازی میکند و
دیگر کیفیت گذشته را ندارد اما چون لژیونر است، روی نیمکت تیم ملی
مینشیند. حرف من این است که به جای او بازیکن جوان من میتواند روی نیمکت
بنشیند که چند سال دیگر به فوتبال کشورم کمک کند. نه بازیکنی که فوتبالش
تمام شده.
در واقع مشکل شما با خط زدن بازیکنانتان پیش از بازی است؟ بله،
کیروش چون نمیتواند بازیکنان لژیونر را در اردوهایش در اختیار داشته
باشد بازیکنان ما را به اردو میبرد و درست قبل از مسابقه نام آنها را خط
میزند و هزار مشکل برای ما به وجود میآورد. بازیکنان خسته و بیانگیزه که
به خاطر خط خوردن از نظر روحی هم آسیب دیدهاند، به تیمهایشان
برمیگردند و کیروش با لژیونرهایش به مصاف حریفان میرود.
طیبی میتونه یکی از گزینه های جایگزینی باشه.
آقای پورموسوی شما اولین سال سرمربیگری در لیگ برتر رو تجربه میکنی و با این تصمیمات برای خودت حاشیه بیمورد درست میکنی. توجه داشته باش مشکل و اولویت اصلی تیم شما مسائل مالی و در وهله بعد ضعف تاکتیکی در چند بازی اخیر بوده و نه حضور بازیکنان در اردو تیم ملی! شاید عده ای خاص تحت تاثیر این بهانه گیری شما قرار بگیرند ولی مطمئنا با این روند و تصمیم که گرفتی ممکن است به فرافکنی و.... هم متهم شوید. افراد فهیم و تیزبین که مسائل رو تجزیه و تحلیل میکنند در هوادارن فوتبال خوزستان
بسیار است برادر.
غوره نشده میخواد مویز بشه.....
یه دفعه یادم افتاد