ایمان مبعلی هافبک خوزستانی فوتبال ایران با بازیهای خوبی که در این فصل برای نفت تهران انجام داد و پاس گلهای مهمی که فرستاد، توانست توجه مربیان تیم ملی را جلب کند و به اردوی تیم ملی برسد اما قبل از اینکه بخواهد در تیم ملی خودی نشان دهد، خط خورد. شاید به خاطر اینکه کارلوس کروش اعتقادی به استفاده از هافبک بازیساز در بازیهایش ندارد. به هر حال مبعلی از تیم ملی جا ماند اما برخلاف نفراتی که وقتی خط میخورند علیه تیم ملی موضع میگیرند، حرفهای جالبی در دفاع از کروش دارد. حرف های این بازیکن خوزستانی را بخوانید.
زمانی که در اردوی ترکیه بودید، بازیهای جام ملتهای آسیا انجام میشد، توانستید آنجا بازیهای تیم ملی را ببینید یا نه؟ آنجا تلویزیون بازیها را پخش نمیکرد ولی از طریق تلفن همراه بعضی اوقات نگاه میکردیم. خیلی دوست داشتم بازیها را کامل ببینم اما هم به خاطر اینکه زمان تمرین با بازیها تداخل داشت و هم به دلیل اینکه تلویزیون بازیها را پخش نمیکرد، کامل ندیدم و خیلی کم توانستم بازیها را تماشا کنم.
این حرف را زدید که در مورد تیم ملی صحبت نکنیم؟ نه، اتفاقا در مورد تیم ملی هم صحبت میکنم. من فقط بخشهایی از بازی را دیدم اما میتوانم در مورد آن صحبت کنم. مثلا از بازی ایران و عراق 30، 40 دقیقه یا یک ساعت را دیدم که میتوانم بگویم ایران بازی خوبی انجام داد.
خب بازیهای ایران را چطور ارزیابی میکنید؟ تیم ملی نظم تاکتیکی داشت مخصوصا در خط دفاعی. در کنار آن، کروش تلاش میکرد تیمش گل نخورد که موفق هم بود. بازی با عراق هم یک اشتباه باعث شد که همه چیز به هم بخورد. شاید اگر مهرداد پولادی اخراج نمیشد ما الان هنوز در مسابقات بودیم.
اما یک اخراج یعنی باید این همه روی تیم تاثیر بگذارد؟ زمان کمی نبود. 20، 30 دقیقه که نبود. یک 45 دقیقه از نیمه دوم و یک نیم ساعت از وقتهای اضافه را در نظر بگیریم خیلی زیاد است. یک موقع بازیکن اخراج میشود و یک گل تیم را نجات میدهد که روحیه تیم خراب که نمیشود بهتر هم میشود اما این اخراج که خیلی سختگیرانه بود باعث شد کل تیم ناراحت شوند. در کل فکر میکنم در دفاع کردن بد نبودیم.
اما ما جلوی عراق 3 گل خوردیم! 3 گل خوردیم که خیلی خوب نبود اما در بازیهای دیگر اصلا گل نخوردیم. ما 3 گل خوردیم چون مشکل فکری و روحی، روانی در تیم به وجود آمد.
یعنی یک اخراج باید تا این حد روی روحیه تیم اثر بگذارد؟! اخراج با اخراج فرق میکند. این اخراج خیلی بد بود. شاید هیچ بازیکنی اینطور اخراج نشود. این اخراج باعث شد نظم، فکر و روحیه تیم به هم بریزد.
البته بعد از آن یکسری بحث پیش آوردند که انتقادها کم شود. در واقع بحث دوپینگی بودن علا عبدالزهرا اتفاق بدی بود... درست است. ای کاش بازیکن اخراج نمیشد و این بحثها پیش نمیآمد. ما تیم خوبی بودیم و این جام ملتها جایی بود که میشد راحت جزو 4 تیم برویم. شاید 4 سال دیگر کار این قدر راحت نباشد. شاید خیلی سختتر باشد. ما خوردیم به عراق که در بازی دوستانه آنها را شکست دادیم.
شاید به خاطر اینکه تیم دوم ایران موفق شد عراق را شکست دهد این تیم را دست کم گرفتیم. من اینطور فکر نمیکنم. عراق همیشه جلوی ایران خوب بوده. دلیلش هم این است که چون ما تیم قویتر بودیم، تیم ضعیفتر انگیزه بیشتری دارد. ما حتی 4 سال پیش هم عراق را 2- یک بردیم. یعنی کار راحتی نداشتیم.
در هر صورت تیم ملی کشورمان در این رقابتها خیلی خوب بازی نکرد. در واقع ما در دور گروهی بازی خوبی انجام ندادیم که همین مساله هم باعث شد منتقدان به تیم ملی و تفکرات کروش ایراد بگیرند. شاید اگر یک هافبک بازیساز در این تیم بود، بازی قشنگتر و بهتری از تیم ملی میدیدیم... ما قبل از جام جهانی هم با همین شیوه بازی کردیم. در جام جهانی هم پلیمیکر یا همان بازیساز نداشتیم. این سیستم خاص مربی است. حفظ توپ و قشنگ بازی کردن شاید برای کروش مهم نباشد. ما در بازی با امارات قشنگ بازی نکردیم و تعداد پاسهایمان نصف پاسهای اماراتیها هم نبود اما در نهایت ما بردیم و آنها هیچ امتیازی نگرفتند. این سیستم مربی است و خیلی دوست داشتنی نیست. یعنی در هیچ جای دنیا اینجور بازی کردن را نمیپسندند. همه دوست دارند بازی قشنگی ببینند اما ما برپایه دفاع و نظم تیمی به فکر گل نخوردن هستیم.
و شانس گل زدن.... درست است. ما در بازی با آرژانتین هم 3، 4 موقعیت گل به دست آوردیم. حتی اگر جلوی رئال هم بازی کنیم، مطمئنا شانس گل به دست میآوریم، چه برسد به تیمهای آسیایی. پس برای کروش مهمتر از هر چیز این است که تیمش گل نخورد و بعد از همین معدود موقعیتها، گل به دست بیاورد.
اما ما ایران هستیم. تیمی که جزو برترینهای آسیاست. به همین دلیل دوست داریم با یک فوتبال تهاجمی و زیبا حریفانی مثل تیمهای عربی را شکست دهیم. برای ما ایرانیها خیلی جالب نیست که جلوی تیمهای عربی تدافعی بازی کنیم. این مساله برای ما سنگین است. این حرف خیلی از مردم است و خیلی در مورد آن صحبت میشود اما همه چیز برمیگردد به خود مربی. حتما باید از مربی در مورد این مساله سوال کنید. همه میگویند ما قویتریم و باید ببریم. نباید با یک سیستم جلوی همه تیمها بازی کرد اما من فکر میکنم با این بازیکنان نمیشود سیستم دیگری بازی کرد. بعضی از بازیکنان تواناییشان همین قدر است. من فکر میکنم اگر چند تا از بازیکنان تیم ملی عوض شوند، سیستم تیم ملی هم تغییر پیدا میکند.
یعنی با تغییر چند بازیکن میتوان امیدوار بود که سیستم تیم ملی عوض میشود؟ به نظر من اگر چند بازیکن عوض شود، سیستم تغییر پیدا میکند. با بودن آنها تیم اینطور بازی میکند. شاید اگر تیم خیلی هجومی میشد، در دفاع به مشکل میخورد. کروش خیلی باهوش است. شاید اگر میدانست با حمله کردن مقابل آن تیمها به نتیجه میرسد حتما تیم را هجومیتر میکرد اما چون میدانست اینطور نمیشود، روبهروی آنها دفاعی بازی کرد. با این بازیکنان کار دیگری جز این نمیتوانست انجام دهد. ما زمان قطبی هم همین جور بودیم. البته تا این حد تدافعی نبودیم اما شباهت زیادی به این سیستم داشت. ما در دفاع 80 و در حمله 20 بودیم. یا در تخریب 90 و در بازیسازی 10 بودیم. من فکر میکنم اگر چند بازیکن دیگر بیایند حتی کروش هم بماند نوع فوتبالمان تغییر پیدا میکند.
این بازیکنان جوانی که به تیم آمدند، میتوانند باعث شوند سیستم تغییر کند؟ کلا میشود روی آنها حساب کرد که میتوانند آینده فوتبالمان را بسازند؟ به نظر من همه جوانهایی که در تیم ملی بودند، خیلی خوب هستند. ایران آنقدر بازیکن خوب دارد که به جز این تیم ملی که به جام ملتها رفت، میتواند 2 تیم ملی خوب دیگر هم داشته باشد. شاید ستارههایمان کمتر از مثلا 10، 20 سال پیش است اما بازیکنان خوبی داریم.
پس فکر میکنی با وجود این بازیکنان، کروش اگر بماند به فوتبالمان کمک میکند یا به قول تعدادی از کارشناسان ماندن او دیگر فایدهای ندارد و چیز جدیدی به فوتبال کشورمان اضافه نمیکند؟ من نمیتوانم در یک جمله و خیلی راحت بیان کنم که ماندن یا رفتن کروش به نفع فوتبال ایران است یا نه چون خودم را در جایگاهی نمیدانم که بخواهم در این مورد اظهارنظر کنم اما فکر میکنم اگر کروش ماند، باید شرایط درست باشد. نباید بگوید ما تیم آخر هستیم در بدنسازی. نباید با ناراحتی وارد مسابقات شویم و اینکه بازی دوستانه نداشته باشیم. اینها همه مشکل است.
و شاید بهانه... شاید اما یک مقدار از آن واقعیت است. ما بازی دوستانه کم داشتیم. اگر کروش بماند باید شرایط بررسی شود. نه اینکه در حال کشمکش با مربیان لیگ باشد. این مساله نه به سود کروش است نه به سود فوتبال ما اما از اینها گذشته، مساله مهم دیگری که وجود دارد این است که اگر کروش نباشد، چه کسی باشد؟ مربی ایرانی یا خارجی؟ این مساله اهمیت زیادی دارد. فدراسیون در جلسه با کروش میتواند خیلی مسائل را حل کند. امیدوارم هر اتفاقی میافتد به نفع فوتبالمان باشد. اتفاق مهمتر دیگر که باید بیفتد، زمین خوب، زمین خوب، زمین خوب است. مشکل و درد بزرگ فوتبال ایران نبود زمین خوب است. خیلی از نفراتی که الان بازی میکنند شاید اگر در زمینهای خوب و استاندارد بازی میکردند الان لژیونر شده بودند. زمین خوب حتی میتواند به مطالب روزنامهنگاران هم کمک کند تا جذابتر بنویسند چون طرز بازی خیلی بهتر میشود. حتی بیان بازیکنان هم تغییر پیدا میکند و خیلی بهتر میشود. به امید روزی که مشکلات حل شود و فوتبال ما روزهای خیلی خوبی را تجربه کند.
شما انگار خیلی مثبتنگر هستید... اتفاقا برعکس است اما من مطمئنم با حل این مشکل، خیلی مشکلات حل میشود. ما به جز زمین آزادی و یکی، دو زمین دیگر که در چند ماه خوب هستند، زمین خوب دیگری نداریم. من فوتبالی که الان خودم بازی میکنم شاید اگر در زمین معمولی باشد 40 درصد از تواناییهایم کم شود. این مسائل خیلی مهم است و باید به آن توجه شود.
روز جمعه با تیم سابقت استقلال خوزستان بازی دارید. این بازی را چطور میبینی؟ استقلال خوزستان فوتبال خوبی بازی میکند. نوع فوتبالش خوب است که یکی از دلایل اصلیاش هم به خاطر مربیاش است چون اعتقادی به ضد فوتبال ندارد.
اما خوب نتیجه نگرفته. من بازیهای این تیم را خیلی خوب دنبال کردم. به نظر من استقلال خوزستان در بازیهای ابتدایی فصل در نتیجهگیری بدشانس بود.
پس کار سختی مقابل تیم سابقت دارید؟ بله، کار خیلی سختی داریم اما ما تمام تلاشمان را میکنیم تا بازی خوبی انجام دهیم. ما هیچ تیمی را دست کم نمیگیریم و مقابل همه تیمها بهترین بازیمان را انجام خواهیم داد.