گرد و خاک همه ی خوزستان را فراگرفته است. صدای مردم مقاوم از زیر هاله یی
از گرد و غبار برخاسته است. شهروندان خوزستانی از مسوولان کمک می خواهند.
کمک برای تنفس هوای بدون ریزگرد.
گرد و خاک در خوزستان، دیگر میهمان
نیست. ریزگردها گویا صاحبخانه شده اند. حدود 10 سال است که در این استان
جاخوش کرده اند و نفس ها را بریده اند. این روزها هر نفس و هر نگاه
خوزستانی ها پر از خاک است و بیشتر شهرهای خوزستان به زیر لایه یی از خاک و
غبار فرورفته اند.
اگر امکان بود، خوزستانی ها نفس کشیدن را هم مانند زندگی
در این چند روز تعطیل می کردند تا گرد و خاک بیرون رود. گرد و غبارها به
همان اندازه که کوچک و ریز هستند، به همان اندازه، آرام آرام ریه های سالم
مردم را فتح می کنند.
سکوت بیش از این خوزستانی ها در برابر هوای
آلوده یی که هر سال تنفس می کنند، چاره ساز نبود. این بار، شهروندان شهرهای
غبارزده، در شبکه های اجتماعی گزارش و عکس های لحظه به لحظه یی از شدت گرد
و غبار را به گوش همه می رسانند.
می گویند حتی بستن درز پنجرها و
درها هم سد راه ورود مهمانان ناخوانده نمی شود. به هر زور و ضربی که شده
ریزگردهای موذی وارد خانه می شوند تا روکشی شوند بر اسباب و لوازم منزل و
آدم ها. می گویند مردم و شهر، زیر خروارها گرد و غبار، خاک شده اند. عکسها
هم همین را نشان می دهد. اوضاع آنقدر خراب است که روی غبار نشسته بر زندگی
شان دلنوشته می نویسند تا به گوش مردم و مسوولان برسانند که نفس کشیدن
برایشان سخت شده است.
دلنوشته های مردم خوزستان پر از فریاد کمک خواهی، دلخوری از مسوولان، احساس تبعیض، نگرانیِ از دست دادن سلامتی و گله و شکایت است.
این
ریزگردهای ویرانگر از کجا آمده اند و تا کی باید زندگی عادی مردم ساکن در
شهرهای جنوبی و همچنین غربی کشور و از همه مهمتر سلامتی آن ها را به بازی
بگیرند؟
چقدر زمان لازم است تا راه حل های ضربتی، کوتاه مدت و
بلندمدت به ثمر بنشینند؟ چه مقدار زمان لازم است تا اعتبار اجرایی کردن
راهکارهای مقابله با گرد و خاک در شهرهای جنوبی و غربی ایران تامین شود؟ سه
سال؟ پنج سال؟ هفت سال؟ 10 سال؟
سال ها است که مساله ی ریزگردها در
دولت های مختلف در دستور کار قرار گرفته اما هیچ گاه اقدامی موثر در جهت
کاهش مشکلات انجام نشده است. کار به جایی رسیده که نماینده های مردم شهرهای
خوزستان در آخرین جلسه ی مجلس شورای اسلامی، مجبور به قسم دادن مسوولان
دولتی شده اند تا فکری به حال هوای شهرشان کنند.
این
در حالی است که پدیده ی گرد و غبار به جز به خطر انداختن سلامتی، به طور
یقین پیامدهای دیگری همانند افت تحصیلی، مهاجرت، اثربخشی بر روی سلامت
محصولات کشاورزی و ... نیز خواهد داشت.
واقعیت تلخ زندگی مردم ساکن
در شهرهای خوزستان نیاز به عزم و توجه جدی و البته فوری مسوولان دولتی
دارد. به نظر می رسد راه حل های ضربتی و زودگذر و تکرار وضعیت آلودگی در
سال های بعد، راهکار اصلی نبوده و با توجه به اینکه از تکرار این وضعیت در
این استان نزدیک به 10 سال می گذرد، جای خالی تصمیم گیری جدی و البته
کاربردی از سوی مسوولان مربوط، در قبال نجات سلامتی مردم خوزستان احساس می
شود.
ما را كنار گذاشتيد؟ بنويسيد استاني زير خاك ...
..
مسئولین حداقل کاری رو که می تونن برا شادی مردم خوزستان انجام بدن اینه که به سربازهامون اجازه بازی بدن.
مطمئن باشید با شرایط فعلی سرعت مهاجرت مردم اهواز و خوزستان سرعت بیشتری میگیره ولی بعید میدونم اصلاً برای مسولین مهم باشه