محسن آجرلو
در میانههای فصل گذشته لیگ برتر فوتبال بود که بحث کسر امتیاز از تیمها به خاطر بدهیهای خارجی مطرح شد. در صدر این تیمها هم پرسپولیسی قرار داشت که خطر کسر شش امتیاز تا هفتههای پایانی تهدیدش میکرد، آن هم به خاطر بدهی به مربی چندین فصل گذشتهاش یعنی ژوزه!
تمامی این تهدیدها و فشارها، نه از جانب فدراسیون فوتبال بلکه از طریق فیفا به تیمهای ایرانی وارد میشد و حتی در مورد تراکتورسازی به حکم ممنوعیت جذب بازیکن جدید در نقل و انتقالات نیم فصل و فصل پیش رو انجامید. حکمی که ضربه اساسی به تراکتورسازی زد و آنها را از کورس قهرمانی دور کرد.
تمام اینها گذشت، تراکتورسازی مجبور شد پرداخت بدهیاش به تونی اولیویرا را تقسیط کند و روند پرداخت را پیگیری کند و پرسپولیس هم کار را به دادگاه عالی ورزش دنبال بکشاند. با این حال پرونده این دو تیم و سایر تیمهای ایرانی در فیفا باز است و جریان دارد.
***
پیش از آغاز فصل نقل و انتقالات فصل پیش روی لیگ برتر، فدراسیون فوتبال در اقدامی قابل توجه، تمام تیمهای بدهکار و دارای پرونده در فیفا را از نقل و انتقال و ثبت قرارداد جدید محروم کرد. محرومیتی که تعداد قابل توجهی از تیمهای مطرح و مدعی لیگ را شامل میشد و مانع بستن قرارداد با بازیکنان جدید میشد.
در ماجرای پیگیری حقوق بازیکنان و مربیان فیفا تا مرز تهدید، کسر امتیاز و حتی سقوط به دستههای پایینتر پیش میرود اما فدراسیون فوتبال ایران، شدت اولتیماتومش مصوبه و ابلاغیهای است که در نهایت حتی تا نزدیکی اجرا هم نمیرود!
ماجرای این ابلاغیه مورد بحث هم تنها مدت کوتاهی دوام آورد و در عمل با ثبت قرارداد منشا با پرسپولیس ملغی شد. پرسپولیسی که پروندهاش با ژوزه مانوئل هنوز باز و دادگاه عالی ورزش پیگیر ماجرا است اما فدراسیون کوتاه میآید. چرا؟ چون پرسپولیس است! چون میلیونها هوادار دارد و فشار هواداران و رسانهها، فدراسیون را مجاب میکند تبصرهای در خور حال این تیم به ابلاغیهاش اضافه کند تا مشکل این تیم حل شود.
تراکتورسازی هم درست همین شرایط را داشت و اگرچه روند پرداخت بدهیاش را آغاز کرده اما با توجه به قوانین فیفا نمیتواند بازیکن جدید جذب کند و فیفا کوتاه بیا نیست، درست برعکس فدراسیون ایران که باید یک فیفا کوچک باشد.
***
در تشکیلات فوتبال دنیا که فیفا در راس آن قراردارد، فدراسیونها نهاد کوچک شدهای از فیفا تعیین شدهاند، با همان اختیارات منتهی در محدوده کشور خودشان. به طور مثال در ماجرای سینا عشوری و بحث قراردادش با تراکتورسازی، فیفا اختیار تام را به فدراسیون ایران داد تا در این مورد تصمیمگیری کند. اختیاری که در ماجرای بدهی باشگاهها به بازیکنان و مربیان هم وجود دارد اما فدراسیون نه تنها کاری نمیکند، بلکه مماشات بیش از اندازه و استثنا قایل شدنهای متوالیاش شرایط را بدتر و بدتر میکند.
همین حالا صدها بازیکن ایرانی تقریبا از تمام تیمهایی که در آنها بازی کردهاند، طلبکارند اما دستشان به هیچ جا بند نیست و نهادی مثل فیفا هم نیست که مثل بازیکنان خارجی حقشان را بگیرد. فدراسیون فوتبال هم مثل همیشه مشغول مماشات با تیمها و مدیرانشان است و حتی همین ابلاغیه خشک و خالی را هم نمیتواند اجرا کند چون نه قدرتش را دارد و نه جدیت و اهتمام به برخورد قاطع و قانونمند، آن هم در لیگی که بی قانونی بیش از قانونمداری در آن جریان دارد.
ولی در مورد تیمهای خوزستانی اشد مجازات بالافاصله اجرا میشه.این هم نتیجه خدمت مهد فوتبال ایران هست به فوتبال ملی کشور