پریسا زنگنهمنش
خوزستان اسپورت- همیشه زمینهای مستطیلی فوتبال، چمن نیستند و گاهی از نوع خاکاند؛ زمینهایی که در خوزستان فراوان و به معدن ناب فوتبال معروفاند و از گذشته تاکنون نیز باوجود نادیده گرفته شدن، خدمات بسیاری به این رشته در کشور و حتی دنیا عرضه داشتهاند.
به گزارش خوزستان اسپورت و به نقل از ایسنا، امروزه وقتی صحبت از فوتبال میشود، به یاد ورزشگاههای بزرگ و مملو از تماشاگر میافتیم اما فوتبال، این رشته جذاب و مهیج، سالهای دور از محلات و زمینهای خاکی جان گرفت و تاریخ فوتبال ایران نیز شهادت میدهد که پس از ورود فوتبال توسط انگلیسیها به ایران، این ورزش در زمینهای خاکی متبلور شد. در واقع فوتبال محلات و زمینهای خاکی، محلی برای شکوفایی استعدادهای درخشان این رشته شدند.
فوتبال خوزستان هرگز نمیتواند جنب و جوش و صدور نخبگان فوتبال محلات در زمینهای خاکی اهواز، آبادان، مسجدسلیمان، ماهشهر، امیدیه و ... را فراموش کند. همچنین هرگز نمیتوان از نقش بیبدیل زمینهای خاکیِ فاخری، لشکرآباد، آخر آسفالت، کوتعبدالله و ... گذشت و مگر میتوان از خاطرات شکوفایی فوتبال خوزستان در دهه 40 و 50 گفت ولی از فوتبال محلات در زمینهای خاکی اهواز یادی نکرد؟!
خوزستان که از قدیم به مهد فوتبال ایران مشهور و معروف بوده است و از زمان ورود فوتبال به کشور، در این رشته سرآمد بوده و نخبهها و استعدادهای بسیاری را به تیمملی و تیمهای باشگاهی معرفی کرده، تمام افتخارات خود را مدیون همین زمینهای خاکی است؛ زمینهایی که بعدها خوزستان را به معدن ناب استعدادهای فوتبال تبدیل کرد.
در آن سالها که فوتبال حرفهای نبود و سختافزار و نرمافزار آموزشی نیز برای مربیگری وجود نداشت و مانند امروز شاهد فعالیت مدارس فوتبال و آکادمیهای فوتبال نبودیم، زمینهای خاکی در حقیقت محل رشد و پرورش استعدادهای فراوان بودند و مربیان نیز با حضور در این زمینها و بدون واسطه و دلال، بهترین استعدادها را کشف و انتخاب و در نهایت وارد عرصه فوتبال باشگاهی میکردند، چیزی که امروزه با تغییر کلی ساختار فوتبال ایران، رنگ باخته است.
از زمینهای خاکی فوتبال خوزستان و به ویژه اهواز نیز بازیکنان بیشماری چون صفر ایرانپاک، ایرج سلیمانی، فریدون ممبینی، رضا گنجاپور، حسن اهوازی، جاسم اهلیرف، مجید باقرینیا، حسین اطلسی، امیر عچرش، حسین کعبی، بدر جابری، کرامت ضرغامپور، مهدی ویسی، برادران ساکی، مجتبی یارعلی، جواد و کمال خلیلیان، جلالی کاملیمفرد، محمد علوی، علی بداوی و نخبههای دیگری ظهور کردند و بسیاری از این نفرات با ورود به تیمملی، عملکرد درخشانی داشتند.
با گذشت سالها، اما هنوز زمینهای خاکی لشکرآباد، آخر آسفالت و ... در اهواز و نقاط دیگر خوزستان فعال هستند، با این تفاوت که اکنون شرایط با گذشته کاملا فرق کرده است و استعدادهای ناب امروز که بسیاری آنها را به واسطه تکنیک و تاکتیک خاصشان، "مسی و رونالدو" لقب میدهند، دیگر کمتر مورد توجه مربیها قرار میگیرند و در این شرایط تنها علاقه به فوتبال، آنها را در هوای بالای 55 درجه خوزستان، به زمینهای خاکی داغ میکشاند؛ زمینهایی که فقر امکانات در آنها بیداد میکند و بازیکن پیش از آغاز تمرین، خود خطکشی زمین را انجام میدهد، تور دوازهها را میآویزد و سپس توپ را وسط میدان میگذارد و با شوق به دنبال آن میدود، آن هم بدون امید به اینکه دیده شود.
ساختار فوتبال کشور ایراداتی دارد رضا نواصر، یکی از مربیان زمینهای خاکی آخر آسفالت اهواز که از همین زمین، بازیکنانی را به تیمهای ملی و باشگاهی معرفی کرده است، در حالی که عرق از سر و صورتش میچکد، بازیکنان خود را فرا میخواند و پیش از تمرین نکاتی را به آنها گوشزد میکند. او در گفتوگو با ایسنا در خصوص معضلات و مشکلات بسیاری که در این زمین خاکی، با آنها دست و پنجه نرم میکنند، میگوید: "استعداد در خوزستان فراوان است ولی ساختار فوتبال کشور ایراداتی دارد و همین باعث شده است که استعدادهای خوزستانی دیده نشوند و اکنون آن نفراتی که باید در تیمملی داشته باشیم را نداریم."
وی ادامه میدهد: "در حال حاضر من شاگردانی دارم که آنها را "نیمار و مسی" صدا میکنم، چرا که تکنیکی همچون این بازیکنان معروف دارند. بازیکنان ما از خانوادههای محروم و کمبضاعت هستند و در جایی زندگی میکنند که اعتیاد کنار گوش آنها است ولی ما با کشاندن آنها به زمینهای خاکی و البته علاقه بسیار خودشان به فوتبال، نگذاشتهایم که در دام اعتیاد گرفتار شوند ولی مسوولان باتوجه به اینکه اعتیاد تهدید جدی است، به جای اینکه به این بازیکنان رسیدگی کنند، آنها را نادیده میگیرند."
این مربی که علاقه بازیکنانش را به این رشته، با این جمله که "آنها به فوتبال اعتیاد دارند"، توصیف میکند، میگوید: "این گرما و کمبود امکانات مانع از کار ما نمیشود و حتی زمانی که هوای اهواز پر از گرد و غبار است هم به تمرین میآییم. ورزشکاران ما حتی بیمه هم نیستند ولی بازهم به تمرین میآیند. همیشه از زمینهای خاکی خوزستان، استعدادهای نابی همچون کعبی، بداوی، کاملیمفرد و... به کشور معرفی شدهاند.
وی که شاگردانش از خانوادههای محروم و کمبضاعت جامعه هستند، میگوید: "بازیکنی به اسم حمود دواصر دارم که به تیمملی نوجوانان دعوت شد و همراه با این تیم به عنوان قهرمانی آسیا هم رسید. او پس از اینکه از مسابقات بازگشت و به اهواز آمد، فردای آن روز با پدرش به کار بنایی مشغول شد. یکی از مشکلات ما این است که باتوجه به اینکه بازیکنان ما از خانوادههای کمبضاعت هستند، اصلا دیده نمیشوند، در حالی که سرشار از استعداد هستند."
نواصر از گذشته و زمانیکه از 11 نفر تیمملی، هفت نفر خوزستانی بودند، یاد میکند و ادامه میدهد: "این نفرات هم کسانی بودند که فوتبالشان را از همین زمینهای خاکی شروع کردند ولی اکنون نقش این زمینها در پرورش استعداد و همچنین خدمات مربیان نادیده گرفته میشود. واقعا کمبود امکانات وحشتناک است و واقعا دست خیرین درد نکند که در تهیه البسه و توپ به ما کمک میکنند."
جذب بازیکن پارتیبازی است مهدی شجرات از شاگردان نواصر که در زمینهای خاکی آخر آسفالت به "مسی" معروف شده است، میگوید: "من فصل گذشته برای تست دادن به تمرینات تیم فولادخوزستان رفتم و تنها بعد از پنج دقیقه و در حالی که بازی من را ندیده بودند، به من گفتند که تو را نمیخواهیم. امسال هم دیگر برای تست دادن به جایی نرفتم، چرا که به نظرم جذب بازیکن پارتیبازی است و ناامید شدهام و اکنون تنها برای دل خودم به زمین خاکی میآیم و بازی میکنم."
او که دلش از بیتوجهی و نامهربانی مسوولان پر است، تنها به گفتن یکی، دو جمله دیگر بسنده میکند و میگوید: "ما مشکلات بسیاری داریم اما مسوولان علاقه و استعداد ما را نمیبینند ولی ما بازهم در این هوای گرم به زمینهای خاکی خواهیم آمد."
حسین ناصری هم که 10 سالی است در زمین خاکی آخر آسفالت اهواز تمرین میکند، در حالی که دستانش پر از پودر گچ و در حال خطکشی زمین است، میگوید: "این کار هر روز ما است؛ امکانات نداریم و خودمان باید زمین را خطکشی و تور دروازهها را نصب کنیم. ما برای دل خودمان تمرین میکنیم و میدانیم که دیده هم نمیشویم."
او که دغدغهای همچون دیگر دوستان خود دارد، ادامه میدهد: "وقتی تست فنی میدهیم به ما میگویند یا باید پارتی داشته باشی یا پدرتان شرکتی باشد. ما هم که هیچ کدام از اینها را نداریم، به تیمی راه پیدا نمیکنیم، البته باوجود این نامهربانیها و نبود امکانات، هیچ وقت خسته نشدهایم و همچنان کارمان را ادامه میدهیم."
محمد علوی، یکی از استعدادهای خوزستانی که از همین زمینهای خاکی به فوتبال باشگاهی و تیمملی راه پیدا کرد و اکنون نیز سرمربیگری یکی از تیمهای خوزستانی در لیگ دسته 2 کشور را برعهده دارد، با ابراز تاسف نسبت به فراموشی نقش زمینهای خاکی در شکوفایی استعدادها، میگوید: "آن زمان که من فوتبالم را آغاز کردم، چیزی به عنوان آکادمی فوتبال نبود و بیشتر بازیکنان خوزستانی که آن زمان معروف و در تیمملی نیز پا به توپ شدند و توانستند خودی نشان دهند، فعالیتشان را از همین زمینها آغاز کردند."
وی که فوتبال خود را مدیون زمینهای خاکی میداند، ادامه میدهد: "من با تجربیاتی که از کار کردن در زمینهای خاکی به دست آوردم، توانستم به تیمهای باشگاهی استان و سپس تیمملی راه پیدا کنم و از همین تجربیات نیز در تیمملی استفاده کردم. آن زمان فوتبال کشور، بخش عمده موفقیت خود را مدیون زمینهای خاکی بود ولی متاسفانه باوجود اینکه هنوز برخی از این زمینها در حال فعالیت و سرشار از استعدادهای ناب هستند به دلیل اینکه کسی آنها را نمیبیند و رسیدگی به آنها نیز در سطح پایینی است، این استعدادها نتوانستهاند به تیمهای باشگاهی برسند."
استعدادهای زمینهای خاکی نباید سرکوب شوند بازیکن سابق تیمملی ایران که معتقد است، این استعدادها با کمی توجه میتوانند به تیمهای ملی ردههای سنی مختلف راه پیدا کنند، میگوید: "به نظر من اگرچه فقر امکانات و بیتوجهی مسوولان وجود دارد ولی این بازیکنان باید تلاش خود را چندین برابر کنند و هرگز ناامید نشوند تا هر طور که شده است، خود را به فوتبال کشور تحمیل کنند. اینها نخبههایی هستند که بههیچ عنوان نباید هرز بروند و استعدادشان سرکوب شود و در حد زمینهای خاکی باقی بماند."
بدر جابری، پیشکسوت فوتبال خوزستان و مسوول زمینهای خاکی لشکرآباد که معتقد است، فوتبال استان شکوفایی خود را مدیون زمینهای خاکی است، میگوید: "تمام بازیکنان خوزستانی که در گذشته توانستند خودشان را به فوتبال ایران معرفی و پیشرفت کنند و عضو تیمملی شوند، از همین زمینهای خاکی خوزستان رشد کردند."
وی که با عشق و علاقه، بسیاری از سالهای عمر خود را صرف فعالیت در زمینهای خاکی کرده است، ادامه میدهد: "در گذشته مربیان باشگاهی، نخبهها را میدیدند و به تیمها میبردند و در واقع این زمینها خدمات بسیاری به فوتبال استان و کشور ارائه داده است."
متولیان ورزش به زمینهای خاکی رسیدگی نمیکنندجابری میگوید: "در گذشته مدرسه فوتبالی نبود و هرچه نخبه کشف میشد، حاصل همین زمینهای خاکی بود. زحمات زیادی کشیده شد ولی اکنون کسی برای آن زحمات، ارزشی قائل نیست. با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنیم ولی متولیان ورزش استان هیچ رسیدگی نمیکنند. باوجود اینکه دیده نمیشویم و دغدغههای زیادی داریم ولی کارمان را ادامه میدهیم."
وی با اشاره به تفاوت بسیار سرانه ورزش خوزستان و کشور افغانستان، ادامه میدهد: "باوجود امکاناتی که در خوزستان است و 70 درصد بودجه کشور نیز از این استان تامین میشود، سرانه ورزش اهواز 21 سانتیمتر و سرانه ورزش استان 33 سانتیمتر است، در حالی که کشور افغانستان که با مشکلات بسیاری مواجه است، سرانه ورزش آن، 2 متر و 30 سانتیمتر است."
گفتنیها را آنهایی که از دل زمینهای خاکیاند، گفتند؛ به راستی چرا باید استعدادهای ناب زمینهای خاکی، این گونه نادیده گرفته شوند و آیا مسوولان؛ علوی، بداوی، کاملیمفرد، کعبی، ایرانپاک، سلیمانی، گنجاپور و ... را ندیدهاند که این گونه چشم خود را به روی استعدادهای امروز این زمینهای خاکی بستهاند؟
خوزستان مهد فوتبال کشور و کارخانه صادرات نخبههای فوتبال به کشور و دنیا بوده است و تنها با کمی توجه، رسیدگی و شاید فراهم کردن ابتداییترین امکانات، میتوان همچون گذشته بازهم شاهد بیش از نیمی از ترکیب تیمملی فوتبال ایران از خوزستان بود، اتفاق خوشایندی که اصلا دور از تصور نیست و فقط نگاه مهربانانه مسوولان را میطلبد که باید هرچه سریعتر آستین همت را بالا زده و چشمهای خود را باز کرده و به داد این استعدادهای ناب و کمیاب برسند؛ استعدادهایی که اگر بازهم بند "پ" و هزار دلیل غیرمنطقی را، پیش روی خود ببینند، شاید این بار نتوانند از دام اعتیاد یا هزاران آسیب اجتماعی دیگر فرار کنند.