سعید زاهدیان
در شرایطی که اخباری نظیر تبانی در لیگ 2 یا حضور همزمان دستیاران مربی استعفا کرده و کادر فنی جدید در تمرین تیم سرخپوشان پاکدشت فوتبال ایران را قبضه کرده، افتتاح فولاد آرهنای زیبا در اهواز اتفاق کمنظیری است که باید دربارهاش هزار و یک بحث مطرح کرد، البته اگر در هجوم اخبار منفی جایی برای این حرفها باشد.
فولاد نخستین باشگاه ایرانی است که توانسته برای خودش یک ورزشگاه زیبا با استانداردهای جهانی بسازد. در کنار فولاد آرهنا، چند زمین تمرین و آکادمی برای تیمهای پایه وجود دارد که میتواند اهواز را دوباره به یکی از قدرتهای فوتبال ایران تبدیل کند. در گذشته باشگاه فولاد با استخدام وینگو بگوویچ و تمرکز بر استعدادهای خوزستان و حتی استانهای اطراف بازیکنان خوبی کشف کرد و با تکیه بر آنها سرانجام جام قهرمانی لیگ برتر را بالای سر برد. بیانصافی است وقتی از قهرمانی فولاد حرف میزنیم، نقش عباس نواصرزاده و تلاشهای او برای کشف استعدادها را نادیده بگیریم؛ روحش شاد و یادش گرامی.
از این پس، فولاد برای تیمهای بزرگ لیگ که هر فصل خود را مدعی قهرمانی میپندارند، زنگ خطری جدی است. با گذشت زمان حتما در مجموعه فولاد آرهنا بازیکنانی نظیر مبعلی، کعبی، علوی، میثم سلیمانی، کاملی مفرد، میرزاپور، بداوی و خیلیهای دیگر ساخته میشوند تا سرمایهگذاری فولاد را به نتیجه برسانند. این مجموعه اگر درست اداره شود، میتواند لاماسیای خوزستان باشد که بازیکنان مورد نیاز باشگاه را با حداقل هزینه تامین کند و چه بسا فولاد از فروش بازیکنانش در آینده، صاحب درآمد ویژهای شود اما فولاد چگونه صاحب این مجموعه زیبا و حرفهای شد؟
اگر به عملکرد باشگاه فولاد در سالهای اخیر نگاه کنیم، آنها با حداقل هزینه - هزینهای که به موقع و درست به تیم تزریق شد- پا به لیگ برتر گذاشتند و بودجه خود را صرف ساخت فولاد آرهنا کردند. در مقابل پرسپولیس و استقلال، سپاهان و تراکتور در غفلت، پولهای خود را به جیب این بازیکن و آن بازیکن ریختند، بیآنکه سرانگشتی حساب کنند با این دستمزدهای گزافی که به بازیکنان میپردازند، چه رویاها و چه امکانات منحصر به فردی تحقق مییابد. مدیران تیمهای دولتی که تنها برای پرطمطراق کردن رزومه کاری خود این ستاره و آن ستاره را به خدمت گرفتند، هرگز به منافع کلان باشگاههای تحت مدیریت خود فکر نکردند و خیالشان این بود که اگر یک جام بالای سر ببریم، همه چیز تمام است اما در کنار این جامها و هیجانات زودگذر، باشگاههای ایران را با انبوهی از بدهیها در مرز ورشکستگی قرار دادند.
هنوز از یاد نبردیم که طی دو، سه سال اخیر همواره تهدید حذف از لیگ قهرمانان آسیا دل هواداران تیمهای بزرگ ایران را میلرزاند. نتیجه بدهی باشگاههای بزرگ ما، بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی سه باشگاه پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی بود یا اگر کمی به گذشته نهچندان دور نگاه کنیم، باشگاه پرسپولیس به دلیل پرداخت نکردن بدهی یکی از بازیکنان خارجی خود با 6 امتیاز منفی مجازات شد. مشابه همین اتفاق این فصل برای استقلال خوزستان -همشهری فولاد- رخ داده و این تیم را در مرز سقوط به دسته پایینتر قرار داده است.
مسوولان باشگاه پرسپولیس وقتی دو فصل پیش مقابل الهلال شکست خوردند و از صعود به فینال محروم شدند، هرگز آینده را نمیدیدند که با بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی در فینال آسیا بزرگترین آرزوی هوادارانشان چه آسان نقش بر آب میشود. نتیجه بسته شدن پنجره نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس سوای از دست رفتن چند میلیون دلار که در صورت قهرمانی حاصل میشد، باعث آسیب دیدگی چند ستاره این تیم شد تا عملا بازیکنانی که باشگاه روی آنها سرمایهگذاری کرده و امید به آنها بسته بود، یک فصل از فوتبال دور باشند و در کنار آن باشگاه هزینه درمان آنها را بدهد. آیا کسی میتواند برآورد کند در صورتی که این مجازاتها اعمال نمیشد، تیمهای بزرگ و پرطرفدار ما در چه جایگاهی ایستاده بودند؟
همه این اتفاقات نتیجه سوءمدیریت و روزمرگی در باشگاههای ایرانی است؛ باشگاههایی که هیچ ندارند و بدتر از آن هیچ اندیشه و تفکری پشت آنها نیست که مثلا 10 سال بعد کجای فوتبال ایران و آسیا قرار میگیرند، چون 10 سال که نه، شاید 2 سال بعد هیچیک از این مدیران بر سر کار نباشند!
افتتاح فولاد آرهنا همانطور که برای فوتبال باشگاهی ما اتفاق فرخنده و خوبی است، برای دیگر باشگاهها که برنامهای برای ساخت آکادمی و امکانات حرفهای ندارند زنگ خطری جدی محسوب میشود؛ البته اگر مدیران فعلی باشگاههای بزرگ ما لابهلای هجوم اخبار عجیب و غریب، فرصتی برای فکر کردن به این دست موضوعات داشته باشند.
و خاک بر سر مدیران نفت ابادان که فوتبال ابادان رو نابود کردن و تمام تیم های پایه رو از بین بردن