خوزستان اسپورت- ملیپوش اسبق فوتبال آبادان کماکان در بستر بیماری است و برای چندمین سال با این بیماری مبارزه میکند.
به گزارش خوزستان اسپورت، علیرضا عزیزی ستاره تکنیکی و ملیپوش فوتبال آبادان در سالهای قبل از انقلاب که علاوه بر بازی در تیمهای آبادانی و تهرانی سابقه بازی و مربیگری در الشعب امارات را داشته است، مدتهاست که با یک بیماری سخت مبارزه میکند.
ضمن آرزوی سلامتی برای این ستاره اسبق فوتبال جنوب، گزیدهای از آخرین مصاحبه وی که توسط باشگاه نفت آبادان بازنشر شده است را مرور میکنیم.
* قبل از آمدن به احمدآباد در منطقه اميری ساکن بوديم. پدرم بازاری بود ولي فوتبال دقيقاً از احمدآباد براي من شروع شد همان زمينی که هاکيبازها در آن فعاليت ميکردند.
* در محله احمدآباد بيشتر بازيکنان تاجی بودند به همين خاطر من هم ابتدا به ساکن از تاج شروع کردم ولی به دليل اينکه يک شاهينی اصيل بودم بلافاصله تغيير مسير داده و به جم پيوستم و با اين تيم به سرمربيگری مرحوم ساليا در مسابقات قهرمانی کشور در کرمان و در سال 1349 قهرمان شديم.
* شش ماه قبل از من، مهدي غزال به تهران رفته بود و پيشتر هم حسين بهاريان به پرسپوليس و اعتمادی به بانک ملی رفته بودند.
* همان موقع هم با وجود اينکه به تهران نقلمکان کردم با حساسيت ويژهای مسائل آبادان را دنبال میکردم و هيچ وقت از شهرم غافل نشدم.
* در آن سالها نه تنها من بلکه بيشتر فوتباليستها از غنای تکنيکی بالايی برخوردار بودند. مگر تکنيک قاسمپور يا روشن پايين بود؟ در فوتبال امروز که بر مبنای سه فاکتور حرکت، ضربه و هدايت است کمتر به تکنيک بها داده میشود.
* بلافاصله بعد از آنکه به تهران رفتم به تيم ملی جوانان براي حضور در مسابقات بانکوک دعوت شدم که بنا به دلايلي که دوست ندارم در موردشان صحبت کنم خط خوردم اما بعد از آن تا سالهای پيش از پيروزی انقلاب همواره در ترکيب تيم ملي بازي ميکردم. 26 بازي و 13 گل ملی که از بين اين 13 گل هيچگاه گلی که در روز افتتاح ورزشگاه تختی تهران وارد دروازه تيم ملی برزيل کردم را فراموش نميکنم.
* اختلافات ميان من و حشمت مهاجرانی مرا از سفر به آرژانتين محروم کرد ولی بلافاصله بعد از جام جهانی مشکلات برطرف شد و از سوي مهاجرانی براي مسابقات آسيايی امارات دعوت شدم و امروز هم رابطه ما رابطه شاگرد و استاديست.
* دوري باعث نشد که از اخبار آبادان غافل بشوم؛ هنوز هم بعد از سالها بيشتر رفتوآمد من با دوستان آبادانیام است.
* دلم ميسوزد که شاهين امروز هيچ جا و جايگاهی در فوتبال ايران ندارد. علاوه بر شاهين در آبادان تيمهای ريشهداری مثل سپه، سازمان جوانان، جم، کارگر و ايرانگاز هم از بين رفتهاند. همان مجموعههايی که اهالی حاضر در آن با خلوص نيت کار کرده و پا گرفته از محلات پاک شهرم بودند.
* سلام مرا به همه همشهريانم برسانيد. اميدوارم تا آنجا به سلامتی بازگردم که محبت همه آنها را جبران کنم.