رضا عباسپور
«اگر مثل برخی رفقای عنواندار ملیپوشم خودرأی و خودمختار بودم اینقدر راحت حقم را ضایع نمیکردند. به خاطر اینکه حرف سرمربی تیم ملی را کمرنگ نکنم مجبور شدم با آسیبدیدگی در جام فجر وزنه بزنم! قبل از مسابقات فجر کاپ در رشت پزشک معالجم گفته بود که روی رباط صلیبی زانویت فشار زیادی وارد شده و هر آن امکان پارگی و آسیبدیدگی جدی زیر وزنههای سنگین برایت وجود دارد. به همین دلیل از سرمربی تیم ملی خواهش کردم در جام فجر وزنه نزنم اما او این موضوع را نپذیرفت و تأکید کرد اگر در فجرکاپ وزنه نزنم دیگر جایی در تیم ملی ندارم!»
به گزارش خوزستان اسپورت و به نقل از ایران ورزشی، این بخشی از درد دل و گلایههای رضا دهدار ملیپوش خوزستانی دسته 96 کیلوگرم تیم ملی وزنهبرداری کشورمان است. ستاره جوان و آیندهداری که در رقابتهای جهانی 2019 با مدال طلایی رنگ خود برای وزنهبرداری ایران در مصاف با رقبای قدر جهانی آبروداری کرد اما کادر فنی تیم ملی وزنهبرداری در پنجمین دوره رقابتهای بینالمللی فجر رشت، به جای حفظ این سرمایه ارزشمند، در حالی که از مصدومیت و ناآمادگی این جوان محجوب و بیحاشیه خوزستانی آگاه بود او را مجبور به وزنه زدن در این تورنمنت کرد! حضوری ناکام و تلخ برای این جوان خوشآتیه که به جز حذف و اوت شدن از گردونه مسابقات محصولی را برای او و تیم ملی وزنهبرداری کشورمان به دنبال نداشت.
با این مقدمه به سراغ دهدار رفتیم تا پس از خط خوردن او از اردوی آمادهسازی آسیایی 2020 دلایل این اتفاق تلخ را از زبان خودش بشنویم.
این موضوع درست است که قبل از شروع مسابقات فجر در رشت مصدوم بودی و تمرین نداشتی؟ بله. دقیقاً شرایطم همینطور بود که اشاره کردید. قبل از جام فجر اگر خاطرتان باشد ما در اهواز میزبان مسابقات قهرمانی کشور بزرگسالان بودیم. من هم به عنوان یک وزنهبردار خوزستانی باید در خدمت تیم و استانم میبودم. به همین دلیل اگرچه همان موقع هم از ناحیه زانو و کتف درد اندکی احساس میکردم ولی چون مسئولان هیأت وزنهبرداری استان خوزستان خیلی برایم در این مدت زحمت کشیده بودند، باید زحماتشان را جبران میکردم. به همین دلیل در رقابتهای وزنهبرداری قهرمانی کشور برای خوزستان وزنه زدم و با قهرمانی در این رقابتها سعی کردم اینگونه پاسخگوی محبت این عزیزان باشم، ولی همانجا دردم تشدید شد، طوری که حتی نمیتوانستم زیر وزنه سنگین بروم. وقتی به پزشک مراجعه کردم، پزشک معالجم گفت که فشار زیادی روی رباط زانو و عضله کتفم وارد شده است. به همین دلیل مدتی را برایم استراحت مطلق در نظر گرفت و تأکید داشت که نباید در این مدت وزنه بزنم و به بدنم فشار بیش از حد وارد کنم. پزشک چندجلسهای هم فیزیوتراپی و آب درمانی برایم تجویز کرد اما به دلیل فاصله زمانی اندک مسابقات قهرمانی کشور با پنجمین دوره مسابقات جام فجر در رشت، سرمربی تیم ملی من را به اردو دعوت کرد تا در رقابتهای فجرکاپ با دوبنده تیم ملی روی تخته بروم. من همان موقع با آقای برخواه صحبت کردم و کل ماجرای مصدومیتم را برای او توضیح دادم. شرایطم را گفتم و از سرمربی تیم ملی خواهش کردم که اگر امکان دارد من را از وزنه زدن در رقابتهای بینالمللی فجر رشت معاف کند.
خب پاسخ سرمربی تیم ملی وزنهبرداری چه بود؟پاسخ سرمربی تیم ملی منفی بود. وقتی موضوع را خیلی شفاف مو به مو با آقای برخواه درمیان گذاشتم، سرمربی تیم ملی به جای اینکه من را از حضور در اردوی تیم ملی معاف کند، خیلی جدی به من گفت که اگر طالب ادامه حضور در اردو و تیم ملی هستی باید بیخیال این حرف و حدیثها شوی! آقای برخواه به من گفت یا در جام فجر وزنه میزنی یا اینکه کلاً باید قید تیم ملی را بزنی. من هم چون عشقم تیم ملی است و برای رسیدن به این جایگاه خیلی زحمت کشیدهام و خون دل خوردهام، از دستور سرمربی تیم ملی اطاعت کردم و با وجود اینکه پزشک معالجم تأکید کرده بود که نباید فشار بیش از حد روی زانو و کتفم وارد کنم، در اردوی تیم ملی حاضر شدم تا برای وزنه زدن در جام فجر مهیا شوم.
چرا همان موقع موضوع آسیبدیدگیات را با رئیس فدراسیون یا مسئولان وزنهبرداری خوزستان درمیان نگذاشتی تا آنها نظر سرمربی تیم ملی را تغییر دهند؟ببینید خودتان کاملاً خصوصیات اخلاقی و روحی من را میشناسید. من اصلاً اهل حاشیه یا رفتن دنبال حرف و حدیث نیستم. اکثر مواقع نیز در تیم ملی یا موارد مشابه چوب همین بیزبانی و مطیع بودنم را خوردهام اما حالا به خودم میگویم اگر من هم مثل برخی وزنهبرداران ملیپوش و مدالدار جهانی سرکش بودم و حرف گوش نکن، شاید الان اینقدر راحت سرمربی تیم ملی خطم نمیزد و با سرنوشت و آیندهام بازی نمیکرد. من از این دلم میسوزد که آقای برخواه خوب میدانست که وضعیت بدنی و رکوردی من خوب نیست. او دیده بود که من به خاطر مصدومیت یک هفته قبل از مسابقات جام فجر حتی دست به وزنه هم نزده بودم با این تفاسیر به راحتی بعد از پایان مسابقه دسته 96 کیلوگرم جام فجر همان پشت صحنه مسابقه به من گفت، از همینجا ساکت را جمع کن و برو خوزستان چون از اردوی آسیایی خط خوردی و تا بعد از المپیک هیچ شانسی برای ملیپوش بودن نداری.
چطور امکان دارد سرمربی تیم ملی با وزنهبرداری که در رقابتهای جهانی 2019 تایلند آبروی تیم ملی را با مدال طلای خوشرنگ و رکورد خوبی که ثبت کرد خرید اینطور ناعادلانه برخورد کند؟دقیقاً تعجب من هم به خاطر همین موضوع است! آقای برخواه خوب میداند که رضا دهدار به هیچ وجه وزنهبردار مفت بازی نیست. او میدانست من مصدوم بودم وگرنه این وزنهها وزنهای برایم نبود که نتوانم آن را مهار کنم اما چرا و به چه دلیل اینطور راحت از کنارم عبور کردند و از اردوی آسیایی تیم ملی خطم زدند برای خودم هم جای سؤال و تعجب دارد. همه شاهد بودید که من در مسابقات جهانی 2019 تایلند تمام تلاشم را کردم تا تیم را از بحرانی که برایش ایجاد شده بود بیرون بیاورم. خدا را شکر که روسفید بیرون آمدم و توانستم با مدال طلای دوضرب و برنز مجموع جهان در اولین حضور جهانیام در رده سنی بزرگسالان پرچم کشورم را به اهتزاز درآورم. ولی توقع نداشتم اینقدر راحت از کنارم بگذرند و در این شرایط رهایم کنند. به هرحال آقای برخواه من را حذف کرد و خطم زد. من هم با شما و عزیزانی که این مصاحبه را مرور میکنند درد دل کردم، ولی تجربه ثابت کرده که گوش شنوایی برای شنیدن گلایه و درد دل ما وجود ندارد!
این درست است که بعد از مدال جهانی که کسب کردی هم استخدام شدی و هم پاداش خوبی دریافت کردی؟(میخندد). اگر منظور شما از پاداش خوب و ویژه کارت هدیه 950 هزارتومانی است که عزیزان مسئول به من دادند بله خب دستشان درد نکند خیلی شرمندهام کردند! چون من به جز این 950 هزار تومان هیچ جایزه نقدی یا غیرنقدی دیگری ندیدم. در مورد استخدام هم جا دارد از همین تریبون از شهردار محترم امیدیه قدردانی کنم که بعد از جهانی به من قول داد هر وقت خواستم شرایط استخدامم در شهرداری امیدیه را فراهم میکند. به جز این نه تا امروز پیشنهادی داشتم و نه وعدهای به من داده شده است. خودم خیلی دوست داشتم در ملیحفاری یا شرکت نفت شرایط استخدامم فراهم میشد که هنوز این اتفاق میسر نشده است.