کارلوس کیروش در مصاحبه روز سه شنبه با خبرنگاران هیچ حرف تازهای نداشت.
حتی ادعای وجود مشکلات که ادامه کار را برای او و تیم ملی مشکل ساخته هم چیز تازهای نبود و او از روز اولی که هدایت تیم ملی را برعهده گرفت، تقریبا همین مشکلات وجود داشت و با توجه به ساختارهای اساسی کشور و مشکلاتی نظیر تحریمهای سیاسی، این مسائل همچنان پابرجاست.
حال کارلوس کیروش در این بازه زمانی با آگراندیسمان کردن مسائل حرفهایی را که به گذشته دور برمیگردد مطرح میکند، لابد از این جملات اهدافی را برای خود متصور است.
کیروش که در ایران از بهترین امکانات زندگی – یکی از معروفترین و مجللترین برجهای تهران – برخوردار است، با چهرهای مظلوم که گویی در اسارت به سر میبرد، جملاتی را میگوید که تبعات سنگینی را لااقل در فضای بینالمللی برای ما به دنبال خواهد داشت؛ اینکه او وضعیت خود در ایران را به یک گروگان تحت فشار تشبیه میکند.
کیروش به اتفاقات دو سال پیش در مرحله مقدماتی جام جهانی در تاشکند اشاره میکند که تیم ملی به دلیل سوءمدیریتها در فرودگاه و بعد هتل شهر تاشکند معطل میشود. اشاره او به سرپرست آن روزهای تیم ملی است. او سرپرست را به خرج کردن پولهای تیم ملی برای رفقا متهم میکند اما اینکه چرا پس از دو سال سرمربی تیم ملی یادش آمده که چنین اتفاقاتی هم پیرامون تیم ملی بوده، سوال اصلی و کلیدی ما است.
در فاصله 30 و اندی روز تا آغاز مرحله مقدماتی جام جهانی، کارلوس کیروش به جای آنکه مشغول کار و کار و کار بر روی تیم خود و البته رقبا باشد، بحث و جدلهایی واهی را به راه انداخته که نه تنها نفعی برای فوتبال ایران ندارد که یوزپلنگ ایرانی – که تشبیه خود کیروش از تیم ملی است – را بیشتر و بیشتر در معرض خطر قرار میدهد.
آیا کارلوس کیروش روزی که با تیم ملی ایران قرارداد امضا کرد، نسبت به شرایط و فضایی که قرار بود در آن کار کند آشنایی نداشت و در این 4 سال ندیده و نفهمیده بود که مجددا هدایت تیمی را برعهده میگیرد که در فضای تحریمها و مشکلات مالی و اقتصادی قرار دارد و در راه صعود به جام جهانی، باید با برخی مصائب و مشکلات دست و پنجه نرم کند؟!
کارلوس کیروش در حالی نگران سفرها، اردوها، لباس و بازیهای تدارکاتی تیم ملی است که همین چند روز پیش از اردوی دو هفتهای اتریش برگشته، 2 بازی تدارکاتی مناسب با سوئد و شیلی داشته و در طول 4 سال همکاریاش با ایران، اگرچه مشکلات فراوانی پیرامون تیم ملی وجود داشته، اما سرانجام همیشه مسوولان و متولیان ورزش کشور به داد این تیم رسیدهاند و مشکلات را برطرف کردهاند.
کارلوس کیروش بیش از آنکه نگران وضعیت تیم ملی در مقدماتی باشد، این روزها لباس رزم به تن کرده و مقابل مخالفانش ایستاده است. حرفهای او در کنفرانس مطبوعاتی هم در همین راستا بود و به نظر میرسد که فدراسیون فوتبال اصلا از اساس و ماهیت چنین کنفرانسی بیاطلاع بوده است.
کیروش بیآنکه زیر نظر مدیریت فدراسیون مشغول به کار باشد، به شکلی جزیرهای تیم ملی را اداره میکند، برای خودش کنفرانس میگذارد، حرف میزند، بحث و جدل به راه میاندازد و به همه جا و همه کس میتازد، در حالی که همین چند روز پیش با حمایت قاطع وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال در سمت خود ابقا شده و به او تضمین داده بودند که نگرانی و دغدغهای از بابت ادامه همکاری نداشته باشد.
حال با فضایی که جامعه ورزش – از وزارتخانه گرفته تا خود رییس فدراسیون – برای سرمربی تیم ملی ایجاد کردهاند، برگزاری کنفرانس دیروز چه لزومی داشت و در آن چه اهدافی دنبال میشد را فقط سرمربی تیم ملی میداند و در این میان طناب تقصیر بر گردن فدراسیون فوتبال – بخصوص رییس آن علی کفاشیان است – که هیچگاه نتوانسته این مربی را در یک چارچوب مشخص و معین مدیریت کند و نتیجه همین میشود که میبینیم؛ کیروش از محبوبیت خود اینچنین استفاده میکند و رسانههای کشور را مقابل خود به صف میکند تا منویات خود را پیش ببرد و هر آنچه که در دل دارد را علیه چند شخص خاص از طریق این تریبونهای مفت بازگو کند.
در اینکه ترابیان یا اشخاص مورد نظر کیروش در بسیاری موارد مرتکب اشتباهاتی شدهاند و انتقاداتی به عملکرد آنها وارد است، شکی نیست اما نوک پیکان انتقاد را باید به سمت رییس فدراسیون چرخاند که 4 سال کیروش را بد عادت کرده است.
کیروش با این مدیران، قابل مدیریت نیست؛ 4 سال سخت پیشروی قرار دارد از حالا باید در انتظارحرفهای عجیبتری هم باشیم.
نگاهش به این 4 تا تیم ضعیفی که تو گروه ایرانه نیست وقتی سرپرست یه تیم با سرمربی مشکل داره به نظر شما میشه کار کرد؟
اون بنده خدا هم که حرف بدی نزده میگه آقا نمیخاین فسخ کنین موش ندوونین
البته هر کسی میتونه هر جور دوست داره برداشت کنه
البته یاداوری میکنم ما هیچ وقت با مربی ایرانی جام جهانی نرفتیم و نخواهیم رفت
امیدوارم قلعه نویی . دلیلش هم اینه که اکثر مربیای ایرانی وابسته به استقلال و پرسپولیسن