خوزستان اسپورت- بدون شک اولین و آخرین هدف از تأسیس مدارس فوتبال درآمدزایی است، اما در این بین موارد ناخوشایند گزارش شده از سوی برخی کارشناسان و خانواده نگرانیها را در خصوص عدم نظارت کافی روی این مدارس بیشتر از قبل کردهاست.
به گزارش خوزستان اسپورت، خبرگزاری میزان در نقدی پیرامون شرایط فعلی مدارس فوتبال کشور نوشت: هر ساله با پایان سال تحصیلی و آغاز فصل تابستان بازار تبلیغات و ثبت نام در مدارس فوتبال داغ میشود و در این بین خانوادههایی که به دنبال برنامهریزی برای آینده فرزندان خود و رویای ستاره شدن آنها هستند به تکاپو میافتند تا از غافله عقب نمانند، اما در این بین سودجویان نیز بیکار ننشسته و با فریبکاری و تبلیغات دروغین در پوشش مدارس فوتبال با سوءاستفاده از نام اسطورههای فوتبال ایران و باشگاههای مطرح و بنام سعی در پر کردن جیبهای خودشان دارند.
راهاندازی مدارس فوتبال از حدود 2 دهه قبل توسط بازیکنان سابق تیمهای ملی و باشگاههای مطرح آغاز شد، اما با گذشت حدود 21 سال از حرفهایشدن فوتبال، مدارس و آکادمیهای این رشته نهتنها کمکی به پیشرفت فوتبال در کشور نکردهاند، بلکه بیشتر آنها تبدیل به بنگاههای درآمدزایی شده و معضلات و ناهنجاریهایی بسیاری را نیز بهوجود آوردهاند.
در سالهای گذشته بازیکنان فوتبال از طریق زمینهای خاکی و استعدادیابی در تیمهای مدارس عادی جذب باشگاهها شده و در مسیر رشد قرار میگرفتند، اما حرفهای شدن فوتبال و تمایل بیشتر خانوادهها برای فوتبالیست شدن فرزندانشان در کنار ورود چشمگیر پول به این رشته، تعداد مدارس فوتبال و آکادمیها را به طور سرسامآوری افزایش داد به طوری که هر ساله به تعداد آنها افزوده میشود.
از سوی دیگر خلأهای قانونی و عدم نظارت کافی ارگانهای مربوطه موجب شده است تا هر فردی با کمترین سابقه و تجربه مربیگری و بدون در اختیار داشتن حداقل امکانات و صلاحیت لازم، مدرسه و آکادمی فوتبال تأسیس کرده و شروع به جذب بازیکن در ردههای مختلف کند.
نکته تلخ ماجرا اینجاست که سودآوری مالی بالا پای افراد سرشناس و حتی باشگاههای بزرگ را به این کارزار باز کرده و عملاً بسیاری از این مدارس، تبدیل به بنگاههای درآمدزایی شدهاند که در بهترین حالت میتوانند بخشی از اوقات فراغت بچهها را پر کنند، اما در حقیقت مدارس فوتبال نه تنها کمکی به پیشرفت این رشته نداشتهاند، بلکه معضلات زیادی را نیز به وجود آوردهاند.
عملاً تعداد مدارس فوتبالی که در طول سال دایر بوده و فعالیت کنند کم است و بیشتر مدارس فوتبالی که در تابستان فعال هستند و رشد قارچگونه دارند، در واقع اوقات فراغت کودکان علاقهمند به این رشته را پر میکنند. حتی در بسیاری از تبلیغات این مدارس نامهای بزرگ و اسطورههای فوتبال را مشاهده میکنیم در حالی که خود آن شخص در آن شهر حضور ندارد و تنها در افتتاحیه و اختتامیه آن مدرسه حضور پیدا کرده و در بهترین حالت چند عکس با بازیکنان میگیرد. این نخستین نکته مشکلزاست، چون خانوادهها با اطمینان به آن شخص جذب این مدرسه میشوند، در حالی که کوچکترین نقشی در آموزش بچهها ندارد.
بیشتر این مدارس حداقل استانداردهای لازم جهت پرورش یک بازیکن را در اختیار ندارند و در حالیکه مربیانی که در فوتبال پایه فعالیت میکنند علاوه بر دانش و تجربه بالا باید از فیلترهای بسیاری بگذرند، به راحتی این مسیر را پشت سر میگذارند، از سوی دیگر بیشتر اسامی افراد سرشناس و بزرگ فوتبالی که بر سر در مدارس فوتبال خودنمایی میکند، تنها یک حقه تبلیغاتی بوده و در بهترین حالت فرد مورد نظر فقط یک ناظر مدیریتی است.
اما موضوع زمانی تأسف برانگیزتر میشود که این سودجویان تنها به پرکردن جیبهایشان بسنده نمیکنند و با دست زدن به اقدامات غیراخلاقی به تهدیدی جدی برای سلامت روانی و عمومی جامعه تبدیل میشوند. البته این موضوع اتفاقی جدید و تازه نیست و در سالهای اخیر و به دنبال رشد قارچ گونه و از سوی مقابل عدم نظارت کافی از سوی نهادهای نظارتی شاهد اتفاقات ناخوشایند بیشتری در این زمینه هستیم.
بدون شک اولین و آخرین هدف از تأسیس مدارس فوتبال درآمدزایی و سودجویی است، اما در این بین موارد ناخوشایند گزارش شده از سوی برخی کارشناسان و خانواده نگرانیها را در خصوص عدم نظارت کافی روی این مدارس بیشتر از قبل کردهاست به خصوص اینکه اخیراً تعدادی از کارشناسان و گزارشگران فوتبال مسایل و مواردی تکاندهنده از رسواییهای مدارس فوتبال ارائه کردهاند که نیازمند ورود نهادهای ناظر به عنوان متولی ساماندهی به این مدارس هستند.
در گذشته هم چندین بازیکن و مربی مطرح نگرانیهای خود را از سوء استفادههای صورت گرفته در مدارس فوتبال ابراز کرده بودند، اما متاسفانه با وجود مستندات کافی برخورد لازم در این خصوص با متخلفان صورت نگرفت.
ناهنجاریهای اخلاقی در مدارس فوتبال، حرف دیروز و امروز فضای فوتبال ما نیست؛ چندی است که بسیاری از دلسوزان این ورزش از آنچه که در برخی مدارس فوتبال میگذرد، گلایه دارند و مسئولان فوتبال را به دلیل بیتوجهی به این مسئله مورد انتقاد قرار میدهند. عدم رعایت استانداردها و عدم صلاحیت گردانندگان اگرچه از مسائل و معضلات اصلی خیلی از مدارس فوتبال در کشور هستند، اما اصلیترین مشکل این نیست؛ مشکل اصلی در برخی ناهنجاریهای اخلاقی است که در برخی از این مدارس فوتبال به وقوع میپیوندد.
خیلیها ادعا میکنند چنین ناهنجاریهای اخلاقی در برخی مدارس فوتبال رخ میدهد و در عین حال مسئولان آکادمی فوتبال نمیخواهند دربارهاش صحبت کنند. متأسفانه در سالهای اخیر فدراسیون فوتبال موضعی انفعالی داشته و در هیچ زمانی تکلیف این موضوع را روشن نکردهاند. اگر شایعات در این خصوص واقعیت ندارد بهتر است فدراسیون با ورود به این بحث و تکذیب آن خیال خانوادهها را در این رابطه راحت کند و درغیراینصورت اگر مواردی از تخلفات گزارش و منجر به محرومیت یا تعطیلی این مدارس شده اطلاعرسانی شود تا موضع شفافتری در این زمینه شاهد باشیم.
در هر حال به نظر میرسد وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال باید قوانین جامع و کاملی را در خصوص مدارس فوتبال و نحوه حضور باشگاهها در فوتبال پایه تدوین کرده و سازمانهای نظارتی نیز دقت کافی برای اجرای آن را به کار گیرند و باشگاهها را موظف به حضوری اصولمند در بخش آکادمیک کنند.