خوزستان ورزشی- مسابقات سال 1401 لیگ برتر فوتبال ایران در حالی آغاز میشود که برای نخستین بار طی یک دهه گذشته هیچ تیمی دارای سرمربی خوزستانی نیست.
به گزارش خوزستان ورزشی، در شرایطی که طی سالهای گذشته همواره حداقل یک سرمربی خوزستانی روی نیمکت تیمهای لیگ برتری حضور داشت و در برخی سالها مانند فصل 96-97 سکان هدایت سه تیم لیگ برتری به مربیان خوزستانی سپرده شده بود، امسال برای اولین بار هیچ تیم لیگ برتری فوتبال ایران دارای سرمربی از خوزستان نیست.
آخرین قابهای خاطرهانگیز مربیان خوزستانی در اواسط دهه 90 شمسی ثبت شد؛ در تابستان 95 عبدالله ویسی با استقلال خوزستان به مقام قهرمانی لیگ برتر رسید و از آن روز تاکنون هیچ تیم شهرستانی موفق به تکرار آن نشده است. در زمستان 95 هم استقلال خوزستان با سرمربیگری سید سیروس پورموسوی از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا صعود کرد و تا جمع هشت تیم برتر غرب آسیا پیش رفت. پورموسوی سال 96 با فولاد خوزستان تا رده دوم جدول لیگ برتر ایران رسید، اما هنگامی که مدیران وقت باشگاه اقدام به تقویت تیمشان در نقلوانتقالات نیمفصل نکردند، پیشروی فولادیها متوقف شده و به رده هفتم جدول قناعت کردند.
طی سه-چهار سال گذشته نیز هرگاه مربیان فوتبال خوزستان هدایت تیمی از لیگ برتر را به عهده گرفتند، مشکلات و موانع زیادی در مسیر فعالیتشان قرار گرفت که آنها را از جادهی موفقیت خارج ساخت.
البته در لیگهای پایینتر فوتبال ایران هم عملکرد خوب مربیان خوزستانی دیده نشد. برای نمونه ابراهیم اشکش با تیم بدون امکانات استقلال ملاثانی در لیگ دسته اول شگفتیساز شده و رکورد 20 مسابقه بدون شکست را رقم زد، یا حسن هوری تیم فولادنوین اهواز را در لیگ دسته دوم تبدیل به تنها تیم ایرانی در تمام لیگهای باشگاهی کرد که تعداد گلهای خوردهاش تکرقمی بود، اما نتیجهی زحماتشان از سوی رسانههای کشوری به ویژه صداوسیمای مرکزی بازتاب داده نشد.
برخی مربیان فوتبال این استان حتی از سوی تیمهای خوزستانی لیگ دسته دوم نیز نادیده گرفته شدند و به ناچار توانایی خود را در تیمهای غیرخوزستانی به نمایش گذاشتند که از جمله آنها میتوان به حضور امیر خلیفهاصل در شهرداری بندرعباس، داریوش هرمزی در نود ارومیه و عزیز فریسات در نفت گچساران اشاره داشت. حال آنکه چنین مربیانی حداقل میتوانستند تیمی صاحب امکانات مانند شهرداری ماهشهر را در لیگ 2 تبدیل به مدعی صعود نمایند، ولی به دلایل پیدا و پنهان فرصت بروز تواناییهای خود در استان زادگاهشان را نیافتند و برای مربیگری ناچار به ترک دیار شدند. دامنهی این بیمهریها تا لیگ 3 هم گسترش یافت، بعنوان مثال مربی جوانی مثل اسماعیل قنبری تیم حفاری اهواز را قهرمان کرد و به لیگ بالاتر آورد، اما از موفقیت وی چشمپوشی شد. وضعیت در فوتبال پایه از این هم بدتر است و مربیان بومی علیرغم کسب مقامهای قهرمانی لیگهای رده سنی پایه مورد توجه قرار نمیگیرند و زحمات آنها بدون تقدیر میماند.
جالب است بدانید که علاوه بر تیمهای باشگاهی فوتبال ایران، فعالیت مربیان خوزستانی در تیمهای ملی پایه نیز تداوم نداشته است. حضور موفق سید سیروس پورموسوی در تیم ملی جوانان پس از صعود از مرحله مقدماتی جوانان آسیا خاتمه یافت، کارنامه درخشان موسی سواری پرافتخارترین مربی فوتبال پایه کشور هم پس از قهرمانی مسابقات نونهالان آسیا در تاجیکستان و مقام نایب قهرمانی دانش آموزان آسیا در کشور چین با حمایت مسئولان وقت فدراسیون همراه نبود، تا جایی که این دو مربی تصمیم به قطع همکاری با تیمهای ملی پایه گرفتند.
در عین حال، نگاهی گذرا به فعالیت مربیان اهل خوزستان طی چند سال گذشته لیگهای باشگاهی کشور نشان میدهد که این مربیان اکثرا در مقاطعی به عنوان سرمربی تیمهای مختلف برگزیده شدند که تیمهایشان یا با کاهش چشمگیر بودجه، یا بسته بودن پنجره و محرومیت از نقلوانتقال بازیکن، یا نداشتن ورزشگاه خانگی و انجام مسابقات در خارج از شهرشان، یا عوامل بازدارندهی دیگری مواجه بودهاند و مربیان دیار کارون عملاً با دستان بسته روبروی مشکلات ریز و درشت قرار گرفتهاند.
اما یک واقعیت تلخ هم که شاید عنوان کردنش به مذاق مربیان فوتبال خوزستان خوش نیاید، این است که هرگاه یک مربی بومی سکان هدایت تیمی را به دست میگیرد، نه تنها از حمایت کامل جامعه مربیان فوتبال خوزستان نصیب نمیبرد، که در اکثر اوقات از سوی همکارانش به شکلهای گوناگون مورد تخریب قرار میگیرد و همین خودزنی جامعه مربیان بومی فرصت سوءاستفاده را به غریبهها میدهد تا مربیان خوزستانی را حذف کنند و یکی پس از دیگری از گود خارج سازند.
در مجموع میتوان گفت دلایل نادیده گرفتن تواناییهای مربیان خوزستانی، همچنین عوامل عدم نتیجهگیری مطلوب برخی از این مربیان در مقاطعی از زمان، نیاز به واکاوی عمیق و کارشناسی دقیق دارد و از آنجا که تعداد مربیان خوزستانی دارای تحصیلات عالیه دانشگاهی کم نیست، میتوان با تشکیل یک کارگروه از همین مربیان آسیب شناسی لازم در این خصوص را انجام داد و جادهی فعالیت مربیان خوزستانی در سالهای آینده را هموارتر ساخت.
بنده بعنوان یه مربی خوزستانی کاملا با مواردی که گفته شد موافقم و باید یه بررسی جدی صورت بگیره تا ببینیم چه اتفاقی افتاد که تیمهای خوزستانی که زمانی با مربیای بومی و بدون پول قهرمان لیگ برتر و جام حذفی ایران میشدن اما چندساله اخیر زحمات مربیای بومی نادیده گرفته شد و جریانات فضای مجازی هم بشدت در حال تخریب مربیان زحمتکش خوزستان هستند.