به سایت خبری ورزش خوزستان خوش آمدید

      
شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ November 2024 23
کد خبر: ۳۵۴۸
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۵
تعداد نظرات: ۷ نظر

مصاحبه خواندنی با دراگان اسکوچیچ

فرهاد عشوندی - خبرآنلاین
مصاحبه خواندنی با دراگان اسکوچیچ

خوزستان اسپورت-  اسكوچیچ یك پدیده در مربیگری لیگ برتر ایران است. او امسال با فولاد خوزستان نتایج دور از انتظاری گرفت. تیمی كه او بست با تیمی كه در حال حاضر در مسابقات شركت می‌كند، تفاوت می‌كند. اسكوچیچ به اندازه یك تیم، بازیكن از دست داده است.

صحبت های دراگان اسکوچیچ در خصوص مدت زمان حضورش در ایران و  مشکلاتی که در فولاد برایش پیش آمده را مرور کنید.

اخیرا در مصاحبه ها بیشتر از مشکلات گفتید. نداشتن بازیکن، دردسر و خبرهای بد. بیایید امروز کمی مثبت تر صحبت کنیم؟
من هم به خاطر منفی صحبت کردن، در ذهنم مشکل ایجاد شده، اما خیلی هم سخت است که مثبت صحبت کنم، این روزها باید خیلی تلاش کنم تا یک نکته مثبت برای صحبت کردن پیدا کنم.

کلاً در زندگی بدشانس بودید؟
نه!

در چندسالگی فوتبال را کنار گذاشتید؟
در 34 سالگی.

مصدومیت هم داشتید؟
در سن بیست و یک سالگی یک مصدومیت داشتم.

پس بدشانس نبودید؟
من آدم خوش شانسی هستم به این دلیل که کارم را دوست دارم؛ خیلی از آدم ها کاری را انجام می دهند که دوست ندارند. ملت فقط برای پول کار می کنند، ولی من کاری را انجام می دهم که هم پول درمی آورم و هم لذت می برم و این بزرگترین خوش شانسی من است. در کل زندگی من نرمال بوده، شاید مهمترین نقطه بدشانسی من در زندگی ، از دست دادن مادرم در سن ده سالگی بود.

در نیم فصل بازیکنانی که خریدید، یک مقدار سن بالایی داشتند. ولی احساس من این بود که با جوان ترها کار کردن، شاید برایتان آسان تر بود؟
مسلمان 24 ساله است.

ولی بدن خوبی ندارد؟
به نظر من در این بازی های اخیر خیلی خوب کار کرده. هر بازیکنی یک کلیدی دارد که بتوانی روشنش کنی و با آن عملکرد ایده آلش را به دست بیاوری، در مورد این بازیکن فکر می کنم ذهن او مشکل داشت.

باید ارتباطش با پیام صادقیان را كنترل می كردید.
اگر اینجوری نگاه کنیم چند تا بازیکن می توانی پیدا کنی که شخصیت و ذهنیت مناسبی داشته باشند؟ دو سال است من اینجا هستم، شاید فقط به اندازه انگشتان دست بتوان بازیکنانی پیدا کرد که از لحاظ شخصیتی کامل باشند و این خیلی ایده آل است. در نیم فصل فقط بازیکنانی که هستند را می توانی بگیری و ما توانستیم بالاخره بازیکنانی را که می خواستیم بگیریم. فرض کن این ها را هم نمی توانستیم بگیریم، هفت بازیکن داریم، این دو را هم نمی گرفتیم.

تیم های پایه بازیکنی نداشتند؟ عبدالله زاده و خیلی های دیگر؟
15 بازیکن که نمی توانستیم از پایه بیاوریم. بهرحال دو نفر را آوردیم. باید بازیکن با کیفیت بیاوریم. بعضی وقت ها در ایران فقط به سن فکر می کنند، در حالی که باید به کیفیت و سن با هم فکر کرد.

تیم دوم فولاد که تازه بالا می آید بازیکن خوبی نداشت؟
در سطح خودشان خوب هستند، ولی شاید سطحی که من می خواستم نبودند. این فولادی که من می بینم، خیلی بالاتر است.

آن زمان که تیمتان را تحویل می گرفتید فکر می کردید قهرمان می شوید؟
من آمده بودم که قهرمان شوم. من این تیم را دیدم و می دانستم بازیکن های جوانی را می توانم در کنار آنها اضافه کنم و با آنها قهرمان شوم. اما 24 ساعت قبل از این که لیگ شروع شود، در تبریز تصمیم گرفتند که چهار بازیکن ما را کنار بگذارند. سه ماه بعد، سه بازیکن دیگر را کنار گذاشتند، با سروش و عبدالله زاده پیش می رفتیم که کروش آنها را دعوت کرد و آنها هم به فنا رفتند. بعد هم داستان دوپینگ والی پیش آمد.

ده نفر. شما یک تیم را از دست دادید؟
من جلوی الهلال احساس حماقت می کردم، چون هیچ کاری نمی توانستم انجام دهم، متریال لازم را نداشتم.

همین تیم سه چهار روز قبل از بازی با الهلال، بلایی سر استقلال آورد...
همان تیم سه بازیکنش را از دست داد، مسلمان و بدرلو را جلوی استقلال داشتم، ولی جلوی الهلال نداشتم. هیچ کس برایش مهم نیست من بازیکن دارم یا ندارم.

شاید می گویند اسکوچیچ است بالاخره یک کاری می کند؟
من متفاوت هستم ولی خاص نیستم. نمی توانم شعبده بازی کنم.

روزی که به ایران آمدید و به ملوان رفتید، فکر می کردید این متفاوت بودن به چشم بیاید، الان اسم شما یک برند شده؟
من یک مقدار مریض بودم و شاید این اتفاق در بدترین بازه زمانی بود و می دانستم با ملوان هم موفق می شوم. به نظرم ذهنیت قوی داشتم که از النصر و ورزشگاه ریاض به انزلی آمدم و این که توانستم خودم را به روز کنم، شاید به این دلیل بود که از لحاظ ذهنی قوی بودم، البته اولش سخت بود چون یک سری آدم ها فکر می کردند من را از خیابان پیدا کردند و هیچ سابقه مربیگری ندارم.

من هم جز همان ها بودم، چون باورم نمی شد یک مربی با رزومه خوب با آن قیمت به انزلی بیاید؟
روز اول می خواستم برگردم، اما تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم. چهار ماه قبل از این که به ملوان بیایم، هزار پیشنهاد داشتم، ولی وقتی زمان گذشت من یک مریضی در معده ام داشتم که پزشک به من گفت باید این بیماری را کنار بگذاری و اولین پیشنهاد را قبول کنی؛ وقتی آمدم گاهی دیوانه می شدم، یک سری آدم ها جوری با من برخورد می کردند، انگار اصلا مربی نبودم، این برایم خنده دار بود.

در خیابان های انزلی راه رفتن خیلی سخت است، چون آنها همه خودشان را فوتبالی می دانند. در حقیقت ملوان فامیلی ترین تیم ایران است؟
من نمی خواهم در مورد آن زمان صحبت کنم، به نظرم یک چلنج خوب بود.

اما الان همان ها در مورد شما خوب حرف می زنند، تجربه خوبی برای شما بود؟
برای من یک چلنج بود. می خواستم یک کار خوب انجام دهم و از این مرحله رد شوم. من می دانستم خوب هستم؛ بعضی وقت ها آدم راه مستقیم را نمی رود، مسیر دیگری را طی می کند. من به قضیه اینطور نگاه کردم و به نظرم تجربه خیلی خوبی برایم بود. چون آن زمان مشکلات زیادی داشتم، مشکل امسالم با بازیکن بود، سال های قبل مشکلات دیگری داشتم؛ گروههایی که در تصمیم گیری بودند و کسانی که می خواستند ما نتیجه نگیریم. ولی می دانم مردم دوستم دارند و من فقط خاطرات خوبم را برداشتم و امیدوارم یک سری آدم ها از این تجربیات بد من استفاده کنند.

اکبرمیثاقیان می گفت من هر وقت ناراحتی معده می گیرم، دکتر به من می گوید برو شمال ماهی سفید درمانی کن، آنجا فکر می کنم برای شما هم از این جهت خوب بوده؟
بعد از این مریضی هفت هشت ماه من فقط مرغ می خوردم و خودم مجبور بودم غذا درست کنم، چون معده ام مشکل داشت. وقتی کرواسی بودم قبل از این که به انزلی بیایم، غذاهای مخصوصی می خوردم.

می خواهید در مورد بیماریتان صحبت کنید؟
یک مقدار مشکل تنفسی داشتم به این دلیل که معده ام مشکل داشت. واقعا شرایط جسمی بدی داشتم.

فکر کنم آن بیماری فقط برای این بوده که به ایران بیایید؟
مربی فوتبال همین است، یک روز اینجا هستی، یک روز جای دیگر.

شاید اگر این اتفاق نمی افتاد، مسیر دیگری برای شما رقم می خورد؟
آن روزی که با النصر در ورزشگاه آزادی مقابل استقلال در جام باشگاه ها بازی کردم، به بام تهران رفتم؛ از آن بالا وقتی با دستیارانم چای می خوردم، تهران را تماشا می کردم، بعد بلند شدم و گفتم تهران! من برمی گردم! دو سه سال بعد واقعا برگشتم، البته نه به تهران، ولی به ایران آمدم. دستیارانم به من زنگ زدند و گفتند یادت است گفتی برمی گردی؟! زمانی که با النصر به ایران آمدم، اولین تجربه حضورم درایران بود و شاید خوب نیست بگویم، ولی من واقعا خیلی چیزها در مورد کشور شما نمی دانستم و این تجربه واقعا به من کمک کرد. شاید اگر ندیده بودم، نمی آمدم و نمی توانستم جدی به این مسئله نگاه کنم. وقتی با ملوان قرارداد بستم، خودم را باور داشتم و می گفتم شاید این تجربه خوبی نباشد، ولی من می توانم خودم را ثابت کنم. در مورد پول من یک جمله ای دارم، می گویم زحمات من یک جایی پولش برمی گردد، حتی اگر ملوان نداده باشد، یک جای دیگر این پول برمی گردد.

خیلی مصمم تر از قبل حرف می زنید شما خیلی دلنشین هستید؟
یک چیز در مورد شخصیتم بگویم، من آب نیستم، ولی بالا و پایین دارم. اگر آب باشی یا همیشه داد و بیداد کنی یا مثل طوفان باشی، خیلی خوب نیست. من سعی می کنم همیشه حد وسط باشم و فکر می کنم این روش درستی است. به نظرم شخصیت غیرقابل پیش بینی نیستم، می توانی به من اعتماد کنی و مسئولیت پذیر هستم، وقتی کار می کنم، فقط کار می کنم و خیلی هم اخلاقی هستم، یک کار غیراخلاقی را هر چقدر هم به من پول بدهی انجام نمی دهم. وقتی احساس کنم یک کار درست نیست، تفکر من این است که این کار هیچ قیمتی ندارد و به هیچ قیمتی حاضر نیستم آن را انجام دهم.

فکر می کنم جوان ترین سرمربی کروات حاضر در ایران هستید، مربی های کرواتی که تا حالا داشتیم معمولا شخصیت های سردی داشتند مثل برانکو یا ایویچ و بعضی هم مثل بوناچیچ خیلی هیجانی بودند؟
من سعی می کنم وسط باشم نه طوفانم نه آب. وقتی هر روز داد بزنی، گوش ها به داد تو عادت می کنند، ولی وقتی مثل من حد وسط باشی، وقتی صدایت را بالا می بری، همه می دانند جدی است.

قبل از شما ما فکر می کردیم کروات ها حد وسط ندارند؟
من واقعا آب را دوست ندارم و از آب بدم می آید، آب بودن یعنی همیشه به خاطر این که کارت را انجام دهی، سر تکان دهی و موافق باشی. من اینطور نیستم، می گویم می روم، هیچ وقت برای حفظ کارم تلاش نمی کنم؛ تمام تلاشم را می کنم و کارم را انجام می دهم، ولی برای حفظ آن هیچ کار غیرفوتبالی انجام نمی دهم.

از آن شخصیت هایی هستید که ببینید چند بچه در یک زمین فوتبال بازی می کنند، هوس می کنید بروید بازی کنید ؟
از من پرسیدند که چرا بعد از گلی که به استقلال زدیم، آنطور می دویدم؟ این حس من بود. من از مربی هایی که بعد از گل هیچ واکنشی انجام نمی دهند، بدم می آید. یک نفر در ذهنم هست که اینجوری است، شما هم او را می شناسید. اگر فوتبال اینطور باشد، چه کسی آن را دوست دارد؟ وقتی با تو حرف می زنم، دوست دارم احساسات تو را هم بدانم، دوست ندارم در ذهنم سئوال شود که این کی هست و چه حسی دارد؟  یک مربی هست که اسمش را نمی گویم، ولی همینجوری است، من فقط دستیارانش را نگاه می کنم می فهمم ... دوست دارم حالت ها و احساساتت را بدانم.

یک نکته ای که وجود دارد این است که شاید شادی بعد از گل شما یک فریادی برای همه مشکلات بود؟
دقیقا همینطور است بعد از بازی دیدم شاید این یک مقداری بی احترامی به سرمربی حریف بود، ولی من واقعا قصد بی احترامی نداشتم، چون می دانستم چه مشکلاتی دارم و با این مشکلات، این فریاد از درونم می آمد.

خودتان باورتان می شد اسماعیل بتواند بین آن همه استقلالی با سر گل بزند؟
فوتبال است دیگر این اتفاق ها می افتد.

بعد از این بازی دفاع های استقلال شرایط سختی داشتند، سرمربی استقلال جمله ای گفت که باعث دلخوری اسماعیل هم شد؟
این اتفاق ها می افتد، روز اول سامان نریمان جهان با آن قد کوتاه به ما گل زد.

یک سال عجیب و غریبی هم در اهواز بودید، غیر از بازیکن ها و فوتبال در شهر هم به جای هوا خاک بود؟
من فقط مسائل مربوط به فوتبال را می توانم تغییر دهم، در مورد آب و هوا کاری نمی توانم انجام دهم، بعضی وقت ها همین گرد و خاک هم زیبایی هایی دارد.

انواع و اقسام بلایا آمده بود، مانده بود از آسمان سنگ ببارد؟
منتظرم ببینم اتفاق بعدی چیست؟ در آینده شرایط ما ده برابر سخت تر خواهد شد.

زندگی در اهواز چطور است؟
خوب است! راستش را بخواهید برای تفریح و گشتن در شهر خیلی وقتی نداریم. گاهی یک مقدار کنار رودخانه راه می رویم، یک مقدار خرید می کنیم، تلویزیون نگاه می کنیم.

رابطه تان با مردم چطور است؟
خیلی خوب مثل انزلی؛ در انزلی و اهواز واقعا احساس می کنم مردم دوستم دارند و خیلی خوشحالم که رابطه خوبی با مردم دارم، آنها کمکم می کنند و از دیدن من خوشحال می شوند.

روزهایی که هوا خیلی بد بود، امکان رفت و آمد هواپیما هم نبود، در همان شرایط تیم شما یک بازی کرد؟
با راه آهن بازی کردیم.

واکنش های مردم چگونه بود؟ در آن حسی که فکر می کردند تنها هستند، تیم شهرشان بازی می کرد؟
به نظرم این مشکل از نظر پزشکی و سلامت خیلی دردسرساز است، احساس همدردی می کردم و فکر می کردم با مردم هستم، برای همین حس خیلی خوبی داشتم. شاید از نظر شما دیوانگی باشد، ولی واقعا بد نبود، چیز غیرمعمول، ولی اوکی بود.

منظورتان این است که مثل مردم بودید؟
بله من هم یکی از آنها بودم، برای تنفس مشکل داشتم، ولی یک حس ارتباطی با مردم داشتم. یک تجربه بود، هم بدی و هم خوبی داشت.

اهواز زمانی زیباترین شهر ایران بوده؟
ما نگاه رمانتیکی به گرد و خاک داشتیم، انگار هوا مه آلود شده بود. مایدا همسرم رفته بود برایمان غذا بگیرد، پایین رفتم، دیدم ماشینم پر از گرد و خاک است، روی گرد و خاک نوشتم I LOVE YOU.

چشم انداز شما در فوتبال ایران چیست و تا کجا ادامه می دهید؟
بارها گفتم ایران جمعیت زیادی دارد، در واقع جمعیتی زیاد دارد که فوتبال دوست دارند و خیلی پتانسیل زیادی دارد. به نظرم فوتبال ایران باید حرفه ای تر شود و سیستماتیک تر پیش برود، یک مشکلی فوتبال ایران دارد که همه به دنبال این هستند که تغییرات در کوتاه مدت رخ بدهد و صبور نیستند، خیلی چیزها در ایران سال ها ممکن است طول بکشد تا انجام شود. کارهای سیستماتیک باید برنامه ریزی داشته باشند. در این دو سالی که ایران بودم، احساس کردم برنامه ریزی کمتر است و بیشتر اتفاقات و تصمیمات لحظه ای هستند، این مشکل خیلی بزرگی است. فوتبال با برنامه ریزی و سیستماتیک بودن جلو می رود، البته یکی از مزایایی که فوتبال ایران دارد، جمعیت  زیادی است که به فوتبال علاقمندند و این به نظرم خیلی مهم است.

در مدتی که در ایران بودید بارها بین کروش و مربیان لیگ مشکل پیش آمد، یک دوره ای بازیکن در تیم ملی زیاد داشتی، ولی جز منتقدها نبودی؟
به نظرم با مکالمه و گفتمان همه مشکلات را می توانیم حل کنیم، خیلی وقت ها مشکلات در ایران از این مسئله آغاز می شود. مثلا روزهای لیگ هست و تیم ملی هست، باید به هم احترام بگذاریم، مثل فیفادی ها، من با این روزها مشکلی ندارم و وقتی بازیکن هایم در تیم ملی هستند، خوشحال می شوم و افتخار می کنم. ولی زمانی که در لیگ بازی دارم نمی توانند بازیکنم را بگیرند، خیلی وقت ها این گفتمان اتفاق نمی افتد.

50 روز تعطیلی لیگ برای شما اتفاق خوبی بود؟
من خیلی این را دوست نداشتم، در کل به نظرم لیگ برنامه ریزی خوبی نداشت.

ولی چیزی هم نگفتید ؟
چرا من در تلویزیون گفتم. ولی این را نمی توانم تغییر دهم. 4 روز 4 روز بازی می کردیم درست مثل الان، هیچ فرصتی برای آموزش به بازیکن ها و نه برای بدنسازی و تاکتیک وجود ندارد. فقط می توانی ریکاوری کنی و آماده بازی بعد شوی. اینجوری نمی توانی چیزی یاد بدهی و باعث بهبود کیفیت بازیکن ها شوی.

این را گفتید ولی دعوا نکردید، مثلا کرانچار وارد دعوای کلامی شد؟
من آدمی نیستم که اهل دعوا باشم، می خواهم حرف هایم را خیلی واضح بزنم، هر چیز که به ذهنم برسد را می گویم، ولی اخلاق جنگجویی ندارم.

الان آلترناتیو تمام پست های فوتبال ایران شده اید، تیم ملی، تیم المپیک، تیم های پرطرفدار مثل استقلال، البته نمی دانم چرا برای پرسپولیس نمی گویند، لابد استقلالی هستید؟
نمی دانم. من قلعه نویی را دوست دارم و طرفدارش هستم. هر تیمی که دنبال پیشرفت است می تواند تیم من باشد، چون من می خواهم پیشرفت کنم و بهتر باشم و برای هدف های بزرگتر بجنگم. من حرفه ای هستم و در مورد فوتبال به پیشرفت فکر می کنم. امسال به فولاد آمدم، به این دلیل که خیلی بازیکن های جوان خوبی دیده بودم و فکر می کردم پیشرفت می کنم، اما بعد مشکلات دیگری پیش آمد.

روزی که به شما گفتند سروش رفیعی یا بختیار یا بقیه بازیكنان را نداری یک بخشی این بود که فکر کردی قهرمانی پرید؟
نه من هیچوقت اینطور فکر نکردم، من می دانستم احتمال قهرمانی کاهش پیدا کرده.

حست در مورد این بچه ها چی بود؟
می خواستم همین را بگویم؛ وقتی اینها به مشکل خوردند، اول بیشتر از این که به قهرمانی فکر کنم، به این بچه ها فکر می کردم. یک مثال بزنم، اول فصل رحمانی را از دست دادم، اما این باعث شد روی رفیعی و عبدالله زاده بیشتر کار کنیم تا این ها بالا بیایند، آمدند و به تیم ملی رسیدند، کروش آنها را به اتریش برد، برگشتند گفتند باید به سربازی بروند؛ با خودم گفتم با این بچه ها چه کردند؟ تصور کن بازیکن جوانی هستی و مسیر پیشرفت را می روی ...

دقیقا شاید الان سالم هستند و روی پاهایشان راه می روند، ولی اتفاقی برایشان رخ داد؟
این بحث های سیاسی و نظامی هست که به من مربوط نمی شود. ولی اگر فوتبال ایران می خواهد بازیکن جوان در تیم ملی داشته باشد، مثلا بیست بازیکن جوان بااستعداد، باید یک معافیتی از سربازی به یک نحوی داشته باشند، به نظرم این به نفع منافع ملی است.

چیزی که از دست دادیم سرمایه ای است که برای آن زمان رفته؟
من می دانم همه باید به سربازی بروند و با این هیچ مشکلی ندارم، ولی به نظرم این هم باید با برنامه باشد. ما نمی توانیم در مورد لیگی صحبت کنیم که در طول لیگ بازیکن از دست بدهیم. بازیکن ها قبل از این که فصل شروع شود به سربازی بروند و من بدانم چه کسی می رود. وقتی من جلوی تراکتور و پرسپولیس بازی می کنم و سه بازیکنم را از دست می دهم، به نظرتان این یک لیگ معمولی است؟ این مسائل لیگ را زیر سئوال می برد.

چه زمانی در ایران جام قهرمانی می برید؟
فصلی که گذشت، فصل سختی بود، ولی من هنوز هم می جنگم. وقتی این فصل را نگاه می کنم، می بینم با هر دانش بالای فوتبال هم نمی توانستی موفق شوی. برای مربی مهم نیست که شرایط بدتر از این داشته باشد، ولی بدون بازیکن غیرممکن است، چون ما مربی ها بازی نمی کنیم.

پیامک :5000291247
نظرات بینندگان
تعداد نظرات: ۷
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
0
1
I love you king Dragan
مائده
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
0
1
عااااااالیییی...
I LOVE YOU SKO ♥
فولادی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
4
0
بازیکنای فولادنوین خیلیم کفیت بالایی دارن کسی که بازیکنای پایه و جونای خوزستان قبول نداره بهتر بره این اقا دلش هوای تهران کرده بهتره پایان فصل بره.
پاسخ ها
دو کلمه حرف حساب
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
آقای به اصطلاح فولادی چرا تحریف میکنی ؟دراگان کی گفت بازیکنان فولاد رو قبول نداره.در ضمن مربی حرفه ای مثل دراگان با یک نگاه میفهمه که فلان بازیکن به درد فولاد میخوره یا نه.وقتی یک مربی حرفه ای مثل دراگان از روی آگاهی و بررسی درباره بازیکن حرف میزنه پس لابد یک چیزی میدونه شما واقعا بهتر از دراگان به فوتبال حرفه ای واقف و آگاهید؟مشکل فوتبال خوزستان که سالهاست به ادون دچاره اینه که همه فکر میکنند مربی هستند و می تونند در مورد همه ی جوانب فوتبال نظر بدهند و به خاطر همین احساسی و غیرمنطقی نظر میدند
jafar
|
Switzerland
|
۱۹:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
1
1
به نظر من هم بازیکنان فولاد نوین و امید فولاد کیفیتشان از خیلی از بازیکنان لیگ برتر بالاتره و بعضی وقت ها بازی در لیگ یک سخت تر از لیگ برتره منتهی بقیه صحبت های اسکوچیچ درسته چون هیج جای دنیا پیش نمیاد که روز قبل از مسابقه ۴ بازیکن را از بازی منع کنند و درحین مسابقات بازیکنان را بفرستند سربازی ودست مربی و تیم را ببندند امسال حق فولاد بوده که با اختلاف زیاد قهرمان بشه مثل تیم های پایه آن و قهرمانی تیم های دیگر پشیزی ارزش ندارد . فولاد امسال باید کاپ نمادین قهرمانی با حک کردن نام همه بازیکنان مخصوصا اول فصلی ها درست کند که آیندگان بدانند حق فولاد سال ۹۳-۹۴قهرمانی بوده است.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۰
1
1
همه مصاحبش خوب بود به جز اونجایی که کیفیت فولادنوینی ها رو قبول نداره.
به هر حال به هر بازیکنی باید میدان داده بشه. تا وقتی کنار گذاشته بشه و رو نیمکت باشه، چه فوتبالی رو بروز بده!
چاسب
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
0
0
اینم رفت تهران مثل بختیار که می خواست بره اما خدمت مقدس امانش نداد