زمستان 1340 شمسی – آبادانعباس درویش صفت، خبرنگار کیهان ورزشی، تنها مجله ورزشی ایران که شش سال از آغاز انتشار آن می گذرد، به آبادان می آید تا گزارش دربی شاهین-کارگر را به تهران مخابره کند.
یک سال پس از آن که پرویز دهداری و یارانش با لباس شاهین آبادان، جام قهرمانی اولین لیگ باشگاهی ایران را بالای سر می برند، عباس درویش صفت، فضای شهر فوتبال زده آبادان را چنین توصیف می کند: «در روزهایی که در تهران، عکس های الویس پریسلی، سوفیا لورن و مریلین مونرو، فرصتی برای شناختن ستاره های فوتبال باقی نمی گذارد، در آبادان همه از حمید برمکی و محمود زارع ستاره های شاهین و کارگر صحبت می کنند.
تهران بزرگ با دو میلیون نفر جمعیت و تبلیغات زیاد روزنامه ها و رادیو و تلویزیون ملی، حسرت حضور 10 هزار تماشاگر در استادیوم امجدیه برای تماشای دربی شاهین-تاج را می کشد، ولی در آبادان با کمتر از سیصدهزار نفر جمعیت، بین 10 تا 15 هزار تماشاگر به استادیوم جدید شرکت نفت می آیند تا دربی این شهر را تماشا کنند.»
زمستان 1356 شمسی – اهوازاسحاق رحمانیان، خبرنگار کیهان ورزشی، در محل کار شاغلام دهکردی، روبروی سرمربی تیم گمرک اهواز نشسته تا حرف های او را به تهران مخابره کند.
شاغلام دهکردی، مثل همیشه، گره کراواتش را محکم بسته و موهایش را مرتب کرده است. او از مشکلاتی می گوید که گریبان تیمش را گرفته است. از مشکلات سربازی که برای هفت بازیکن اصلی تیم به وجود آمده و او شاید نتواند آن ها را به میدان بفرستد. سال های سال قبل از آن که باشگاهی بنام فولاد خوزستان تأسیس شود.
دهکردی به خبرنگار می گوید: «بازی های دسته دوم لیگ تخت جمشید دارد شروع می شود. مردم از نماینده فوتبال خوزستان انتظار دارند. می خواهیم صعود کنیم تا سال بعد در لیگ دسته اول روبروی تاج و پرسپولیس بازی کنیم اما مشکل بزرگی داریم. سربازی بازیکنان بلای جان تیمم شده است. این همه تیم را تمرین دادم ولی حالا می گویند که قاسم دافع، رحمان نظرعلی پور و ناصر سامانی باید به خدمت سربازی بروند. بغیر از این ها، بازیکنانی مثل محمدیان، ناصرپور، بهادرزاده و بدری هم به زودی سرباز می شوند. امیدوارم با توجه مقامات به این مسأله بتوانیم از مشکلات رها شویم.»
شاغلام حرف آخرش را هم می زند: «این همه از مشکلات صحبت کردم اما می خواهم یک مورد مهم به مصاحبه ام اضافه کنید. لطفاً بنویسید با تمامی گرفتاری هایی که داریم، برای قهرمانی در لیگ دسته دوم تلاش می کنیم. بنویسید فوتبال خوزستان همیشه مدعی بوده و مدعی خواهد ماند. بنویسید ما خوزستانی هستیم، نه زنگ تفریح!»
پاییز 1393 شمسی - اهوازدراگان اسکوچیچ، مربی فولاد خوزستان، بازیکنانش را در رختکن جمع کرده تا ترکیب 11 نفره بازی با تراکتورسازی را اعلام کند.
به او خبر می دهند که سازمان نظام وظیفه، مجوز بازی سروش سعیدی را صادر کرده است. اسکوچیچ می گوید اوکی، خبر خوبی می شنوم اما من تصمیمم را قبلاً گرفته ام. با همین 11 بازیکن به مصاف تراکتورسازی می روم و هیچ کدام از آن ها را تغییر نمی دهم، چون به آن ها ایمان دارم.
و ساعتی بعد، در میان هلهله هزاران هوادار اهوازی، تراکتورسازی اسیر همین 11 بازیکن می شود. در روزی که نیمی از بازیکنان فولاد نمی توانند بازی کنند، این تیم 3 گل می زند. اتفاقی که برای اولین بار در این فصل می افتد. فولاد که در این فصل نتوانسته به هیچ تیمی 3 گل بزند، این کار را برابر قهرمان نیم فصل انجام می دهد. هواداران سر از پا نمی شناسند. یک هوادار فولاد داد می زند: به خدا قسم، خوشحالی امروز من، بیشتر از روزی است که قهرمان لیگ برتر شدیم.
ما خوزستانی هستیم، نه زنگ تفریح!دهکردی به آرزویش نمی رسد. در حالی که گمرک اهواز برای صعود به لیگ دسته اول تخت جمشید تلاش می کند، انقلاب اسلامی به اوج می رسد و بازی ها در نیمه اول سال 57 تعطیل می شود.
تیم دهکردی به دلیل نیمه تمام ماندن مسابقات از صعود به لیگ تخت جمشید باز می ماند اما 37 سال پس از مصاحبه او در زمستان سال 56 شمسی، تاریخ برای فوتبال اهواز تکرار می شود. به سربازان تیم فولاد اجازه بازی نمی دهند. همه پیش بینی می کنند که این تیم بدون مهره های تأثیرگذارش نمی تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. خیلی ها نیز تیم فولاد را کاندیدای سقوط در نیم فصل دوم معرفی می کنند ولی لشکر 11 نفره اسکوچیچ روی همه پیش بینی ها خط بطلان می کشد.
آن ها در یک روز به یاد ماندنی، با ارائه فوتبال ناب جنوب، این پیام را به همه جای ایران مخابره می کنند: «ما خوزستانی هستیم، نه زنگ تفریح!»
بدبختی .اون موقع هم مشکل سربازی داشتیم :|