به سایت خبری ورزش خوزستان خوش آمدید

      
جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ November 2024 22
کد خبر: ۸۰۸
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۳ - ۰۳:۵۲

مهدی دغاغله (بخش اول): در بازار دست فروشی می کردم/به من هم پیشنهاد کارت معافیت دادند/فوتبالیست ها دزد نیستند!

وارث پیراهن شماره 8 علی کریمی خیلی بدشانس بود که در همان ابتدای ورودش به پرسپولیس با یک مصدومیت طولانی مدت مواجه شد.

مهدی دغاغله حالا با پشت سر گذاشتن دوری 4 ماهه از میادین فوتبال، به هواداران پرسپولیس وعده می دهد که در نیم فصل دوم منتظر مهدی دغاغله جدیدی باشند. مهاجم خوزستانی  پرسپولیس در آخرین روز تعطیلات میان فصل و قبل از بازگشت به تهران، مهمان خوزستان اسپورت بود و به سئوالات زیادی پاسخ داد.

دغاغله از روزهای سخت نوجوانی، دست فروشی در بازار، دیدگاه منفی مردم نسبت به فوتبال، پیشنهاد دریافت کارت معافیت، مشکلات زندگی در تهران، دلایل سقوط استقلال اهواز به لیگ یک و مظلومیت بازیکنان مستعد خوزستانی صحبت کرد.

بخش اول مصاحبه تفصیلی مهدی دغاغله با خوزستان اسپورت را می خوانید.

تعطیلات خوش گذشت؟
خدا را شکر خوب بود. بعد از چند ماه آمدم اهواز و یک هفته کنار خانواده بودم. الان هم عازم تهران هستم تا برای تمرینات آماده شوم.

نیم فصل اول در پرسپولیس چگونه سپری شد؟
برای من که خیلی سخت بود. بدبیاری هایی آوردم که طی هشت سال حضورم در لیگ برتر تجربه نکرده بودم. مصدومیت سختی داشتم و به همین دلیل فشار روحی زیادی را متحمل شدم اما خوشبختانه همه مشکلات تمام شدند و اکنون می خواهم به تهران بروم تا دغاغله جدیدی باشم.

آیا این اولین مصدومیت طولانی بود که در فوتبال دچار آن شدی؟
بله. تا حالا سابقه نداشت که چند هفته دور از مسابقات باشم اما این مصدومیت سبب شد که 4 ماه نتوانم برای تیمم بازی کنم.

و خصوصاً نتوانستی یک دقیقه هم در زمان مربی ای بازی کنی که تو را به پرسپولیس آورد؟
درست است. من با نظر علی دایی به پرسپولیس رفتم. آقای دایی به من اعتقاد زیادی داشت و واقعاً شرمنده ایشان شدم که نتوانستم یک بازی هم برایش انجام دهم اما اکنون تلاش می کنم تا غیبت 4 ماهه را جبران کنم و برای تیمم مثمرثمر باشم.

آیا رفتن دایی و آمدن درخشان تأثیری روی موقعیت شما در پرسپولیس گذاشته است؟ ساده تر بپرسم آیا درخشان هم به بازی شما اعتقاد دارد؟
در این چند هفته ای که آماده بازی شده بودم، آقای درخشان از من استفاده می کرد و من هم سعی داشتم هر چیزی که ایشان از من می خواهد در زمین انجام دهم.

تهران با حاشیه هایی که دارد، خیلی از بازیکنان جوان شهرستانی را نابود کرده است. تا چه حد توانسته ای از این حاشیه ها دوری کنی؟
من چه در شمال و چه در جنوب ایران زندگی راحتی داشتم. تهران با اهواز و انزلی تفاوت زیادی دارد. اگر بازیکن جوان نتواند خودش را کنترل کند، خیلی زود محو می شود. من سعی کرده ام تا جایی که می توانم از خودم محافظت کنم. یک برنامه روزانه تهیه کرده ام که طبق آن کارهایم را انجام بدهم و اوقات بیکاری زیادی نداشته باشم. منظورم این نیست که از منزل بیرون نمی روم. اتفاقاً هر وقت در منزل احساس خستگی کنم، سوار ماشین می شوم تا ساعتی را در خیابان بگذرانم ولی در مجموع تا جایی که می توانم از حاشیه دوری می کنم.

برای نیم فصل دوم هم در پرسپولیس خواهی ماند؟
بله، من با پرسپولیس قرارداد دارم و در این تیم راحت هستم. به هر حال پرسپولیس تیم بزرگی است و خیلی ها آرزو دارند در این تیم حضور داشته باشند.

و آیا فکر می کنی بتوانی جا پای بازیکنان بزرگی بگذاری که قبلاً پیراهن شماره 8 پرسپولیس را به تن داشته اند؟
امیدوارم که بتوانم چنین کاری را انجام دهم. ناصر محمدخانی، مرتضی کرمانی مقدم، مجتبی محرمی، مهدی هاشمی نسب، علی انصاریان و علی کریمی بازیکنان بزرگی بودند که شماره 8 پرسپولیس را می پوشیدند. من هم امیدوارم که بتوانم با این پیراهن خوش بدرخشم و دل هواداران پرسپولیس را شاد کنم.

آیا موافقی درباره گذشته صحبت کنیم و از زندگی شخصی ات برای ما بگویی؟
من ابایی ندارم که درباره گذشته و مشکلاتی که تحمل کرده ام صحبت کنم، چون اعتقاد دارم که انسان نباید از گذشته اش فرار کند.

پس خلاصه ای از مسیر زندگی ات را تشریح کن. مثلاً از سال 80 شروع کن. از زندگی در روستای دغاغله.
من در یک خانواده کم بضاعت بزرگ شدم. خانه ما در روستای دغاغله قرار داشت. من و برادر دوقلویم عاشق فوتبال بودیم و دوست داشتیم برای حضور در مدارس فوتبال به ورزشگاه تختی اهواز برویم. در سن نوجوانی کار می کردیم تا هزینه های خودمان را تأمین کنیم. من نان هایی که مادرم در تنور منزل روستایی برایم می پخت را به خیابان نادری اهواز می بردم و به مردم می فروختم تا پولی به دست بیاورم. یا مادربزرگم می رفت بازار برایم چند کیلو پلاستیک دسته دار می خرید تا به بازار بروم و پلاستیک دسته دار بفروشم.

و اولین حضورتان در ورزشگاه و تیم های رسمی چگونه اتفاق افتاد؟
یادم می آید که یک سال من و برادرم هادی پول هایمان را جمع کردیم و رفتیم ورزشگاه تختی اهواز در مدرسه فوتبال ثبت نام کردیم. در خاتمه مراحل تمرینی وقتی خواستند یک تیم از آن مدرسه فوتبال را برای شرکت در مسابقات مدارس فوتبال اهواز انتخاب کنند، من و برادرم را خط زدند. از فرط ناراحتی چند ساعت جلوی ورزشگاه نشسته بودیم و گریه می کردیم. بچه هایی احساساتی بودیم و آن خط خوردن روی روحیه ما خیلی تأثیر گذاشت. بعد از آن تا یک سال فوتبال بازی نمی کردیم و به فوتسال قناعت کردیم تا اینکه یک روز رفتیم تست فنی نوجوانان استقلال اهواز و انتخاب شدیم. بعد از آن هم تا زمان اعزام به خدمت سربازی در استقلال اهواز ماندیم.

در تمام آن سال هایی که در تیم های پایه ای استقلال اهواز توپ می زدید، از روستای دغاغله برای تمرین به ورزشگاه تختی اهواز می آمدید؟
بله. این کار همیشگی ما بود. سوار مینی بوس روستا می شدیم که به فلکه ساعت اهواز می آمد. چند سال این مسیر طولانی را با وجود مشکلات مالی طی می کردیم تا به هدف و آرزوهایمان در فوتبال برسیم.

و بازی در پرسپولیس یا استقلال سقف آرزوهای شما بود؟
خب هر بازیکنی در هر سطحی که بازی می کند، دوست دارد یک سطح بالاتر هم برود. من در حین بازی برای پرسپولیس تلاش می کنم تا بدنم آماده شود و نیم فصل دوم طوری بازی کنم که بعد از جام ملت های آسیا جزو ملی پوشان باشم.

می خواستیم سئوال درباره بازیکنان سرباز را در بخش پایانی مصاحبه مطرح کنیم ولی ظاهراً شخصی که با شما تماس گرفت و او را «سینا» خطاب کردید «سینا عشوری» بود؟
بله؛ سینا عشوری بود که به او گفتم بعد از خاتمه این گفت و گو حتماً با او تماس می گیرم.

نظرت درباره پرونده بازیکنان سرباز چیست؟
به نظر من این بچه ها تقصیری ندارند. درست است که بازیکنان جوان هم اشتباه کردند ولی درباره این پرونده خیلی جار و جنجال و بزرگ نمایی شد و همه تقصیرات گردن بازیکنان افتاد در حالی که مقصرین واقعی افرادی بودند که این کارت ها را برای بازیکنان درست کردند.

ولی این بازیکنان هم پیشنهاد آن افراد را قبول کردند.
بله، قبول کردند و این طبیعی بود. بازیکن وقتی می بیند می تواند با کمتر از 50 میلیون تومان صاحب کارت معافیت شود و به خدمت نرود، قبول می کند. در این مملکت هر جوانی پول کافی داشته باشد و  به او پیشنهاد شود که در قبال پرداخت مبلغی کارت معافیت بگیرد، قبول می کند. به همین دلیل می گویم که آن افرادی که آمدند به فوتبالیست های جوان پیشنهاد دادند مقصرین اصلی هستند.

آیا به شما و برادر دوقلویت چنین پیشنهادی نشد؟ این را می پرسم چون شما و هادی دغاغله همزمان به خدمت سربازی رفتید، در حالی که اعتقاد داری به هر بازیکنی پیشنهاد دریافت کارت معافیت شود آن را می پذیرد.

به من هم چنین پیشنهادی در سال 89 شد ولی من قبول نکردم و برای خدمت سربازی به تیم ملوان انزلی رفتم.

چرا قبول نکردی؟ شما که اعتقاد دیگری داشتی؟
خیلی صریح جواب می دهم. چون استقلال اهواز در آن سال به لیگ یک سقوط کرد و من دوست نداشتم در لیگ یک بازی کنم. وقتی تیم ملوان به من پیشنهاد داد که به آن تیم بروم و دوره سربازی را برای ملوان در لیگ برتر بازی کنم، سریعاً ترک تحصیل کردم تا مشمول شوم و نیازی به دریافت رضایت نامه از باشگاه استقلال اهواز نداشته باشم.

یعنی اگر ملوان انزلی به شما پیشنهاد نمی داد، ممکن بود شما هم با پرداخت مبلغی کارت معافیت دریافت کنید؟
امکان داشت همین کار را بکنم. برخی از بچه های استقلال اهواز که آن سال کارت معافیت گرفتند، اگر از تیم های نظامی لیگ برتری پیشنهاد داشتند به آن تیم ها می رفتند.

الان با محروم شدن این بازیکنان فکر می کنی که فساد و تخلف در فوتبال ایران ریشه کن شود؟
خیر. مگر می شود با محروم کردن چند بازیکن فساد را ریشه کن کرد؟! محروم کردن این بازیکنان هیچ سودی برای فوتبال ندارد. در واقع فوتبال با محروم شدن بازیکنان جوان ضرر می کند. این همه پول خرج شده تا بازیکنان به این سطح از فوتبال برسند اما با محروم کردن آنان در واقع پول بیت المال را دور ریخته اند. یک نکته دیگر هم هست. هر کدام از این بازیکنان سرپرستی چند خانواده را به عهده دارد و با محروم کردن آنان به خانواده های بدبخت ضربه وارد می شود.

ولی اکنون فضای جامعه به گونه ای است که مردم فکر می کنند تعدادی مجرم میلیاردر، توسط مسئولین تنبیه شده اند، نه به قول شما تعدادی جوان ورزشکار و بی گناه؟

حرفتان را قبول دارم. متأسفانه الان در جامعه به فوتبالیست ها به چشم «دزد» نگاه می کنند! طوری به مردم تلقین کرده اند که انگار ما حق مردم را چپاول کرده ایم. به خدا قسم در بین همه فوتبالیست های حرفه ایران شاید 15 نفر وجود داشته باشند که در خانواده های پولدار و مرفه به دنیا آمده باشند. اکثریت قریب به اتفاق فوتبالیست ها در خانواده های فقیر و کم بضاعت متولد شده اند و طعم فقر و بدبختی را چشیده اند. حالا هم که خدا خواسته و درآمد خوبی نصیب آنان شده، هر کدام چند خانواده مستضعف را تحت تکفل دارد.

یعنی به اعتقاد شما، محروم کردن بازیکنان فوتبال، ضربه زدن به خانواده های کم بضاعت است؟
بله، واقعیت جز این نیست. همه این بچه ها از خانواده های فقیر به اینجا رسیده اند. شما مگر ندیدید که حسین ماهینی گفت نان آور چند خانواده بوده و حالا فقط نگران خانواده هایی است که او واسطه ای برای تأمین مخارج آنان بود؟ خیلی از این بچه ها هم بازیکنان معمولی در لیگ های پایین هستند و قراردادهایشان فقط چند میلیون تومان است اما به اشتباه برای مردم جا افتاده که تمام فوتبالیست ها میلیاردر محسوب می شوند.

آیا غیر از سینا عشوری، با سایر بازیکنان سرباز تماس داری؟
بله، با چند نفر از آن ها تماس تلفنی داشته ام. متأسفانه روحیه همه آن ها خراب بوده و دچار مشکلات زیادی شده اند. همین دیروز آرش افشین به من می گفت که از این وضعیت خسته شده و دارد به خداحافظی از فوتبال فکر می کند تا دیگر بیشتر از این عذاب روحی را متحمل نشود. واقعاً چرا باید جوان 26 ساله ای مثل آرش افشین بقدری از نظر روحی اذیت شود که به خداحافظی از فوتبال فکر کند. این ها بازیکنانی هستند که از بیت المال خرج آن ها شده تا به اینجا برسند و حالا باید از نابودی آن ها جلوگیری کرد.

اجازه بده از مبحث سربازی که طولانی شده خارج شویم. شما اعتقاد داری خیلی از این بازیکنان پول زیادی در فوتبال نگرفته اند. شما به عنوان بازیکنی که از سال 86 وارد لیگ برتر شدی در این سال ها چه میزان درآمد داشتی؟
ببینید من از سال 80 به اتفاق هادی، برادر دوقلویم، از نوجوانان استقلال اهواز وارد بازی های باشگاهی شدیم. در شش سال حضور در تیم های پایه ای استقلال اهواز هیچ پولی دریافت نکردیم چون استقلال اهواز به بازیکنان تیم های پایه پول نمی دهد. سال 86 اولین قرارداد حرفه ای را بستم که مبلغ آن 3 میلیون تومان برای یک سال بازی بود اما در نهایت یک میلیون و 400 هزار تومان از استقلال اهواز گرفتم. سال 87 جمعاً 20 میلیون دریافتی داشتم و در سال 88 نیز بین 20 تا 25 میلیون تومان از استقلال اهواز پول گرفتم. راحت بگویم طی نزدیک به 10 سال از سال 80 تا سال 89 حدود 50 میلیون تومان از استقلال اهواز دریافتی داشتم که در نهایت مجبور شدم مبلغ 60 میلیون تومان به استقلال اهواز پس بدهم.

چرا باید این پول را می دادی؟
من سال 89 رفتم خدمت سربازی و تا سال 91 در ملوان انزلی بودم. سال 91 که خدمتم تمام شد، استقلال اهواز هنوز در دسته یک بود و من نمی خواستم در لیگ یک بازی کنم. با صنعت نفت آبادان به توافق رسیدم و برای دریافت رضایت نامه از استقلال اهواز مجبور به پرداخت 60 میلیون تومان شدم، در حالی که طی 10 سال حضور در استقلال اهواز 60 میلیون تومان نگرفته بودم.

حتماً در صنعت نفت این پول جبران شد. ضمن اینکه از قرارداد مالی ات در ملوان هم حرفی نزدی؟

من دو سال به عنوان سرباز در ملوان توپ می زدم و جمعاً حدود 20 میلیون تومان به عنوان حقوق ماهیانه از ملوان دریافت کردم. قراردادی هم که با نفت آبادان بستم، ابتدا 60 میلیون آن را بابت رضایت نامه به استقلال اهواز دادم و سپس وقتی می خواستم از صنعت نفت به ملوان بروم، باشگاه نفت 200 میلیون تومان بابت صدور رضایت نامه از من گرفت. من 130 میلیون از آن ها طلب داشتم و 70 میلیون هم پرداخت کردم تا با این 200 میلیون رضایت نامه بگیرم و سال 92 به ملوان برگردم. واقعاً یک سئوال از مسئولان فوتبال دارم. چرا اول فصل رقم قراردادهای بازیکنان را در سایت رسمی سازمان لیگ درج می کنند ولی در پایان فصل میزان دریافتی بازیکنان از همان قراردادها را اعلام نمی کنند؟ اگر این شفاف سازی صورت بگیرد و مردم بفهمند که باشگاه ها از پرداخت مبالغ درج شده در قراردادها خودداری می کنند، جو منفی ایجاد شده علیه فوتبالیست ها کمی بهتر می شود.


برای دیدن بخش دوم مصاحبه مهدی دغاغله با خوزستان اسپورت  اینجا  کلیک کنید.



پیامک :5000291247