خوزستان اسپورت- کاپیتان اولین تیم اهوازی فاتح جام قهرمانی فوتبال ایران اعتقاد دارد که مسئولان ارشد استان نباید اجازه دهند داستان تیم شاهین اهواز برای فولاد خوزستان تکرار شود.
به گزارش خوزستان اسپورت، تیم شاهین اهواز در فصل ورزشی 67-68 فاتح اولین دوره مسابقات باشگاهی فوتبال ایران طی سال های پس از انقلاب شد، همانطور که تیم شاهین آبادان در سال 1339 شمسی، اولین دوره مسابقات باشگاهی فوتبال ایران در دوران قبل از انقلاب را فتح کرده بود.
مسعود نوروزی، کاپیتان و رهبر خط میانی تیم شاهین اهواز، مردی که 15 سال پیراهن این تیم را به تن داشت و در سال 68 با تیم شاهین اهواز تا جمع 8 تیم برتر آسیا پیش رفت، اعتقاد دارد که هواداران فولاد حق دارند نگران آینده این تیم و تکرار تراژدی شاهین اهواز برای فولاد خوزستان باشند.
این پیشکسوت فوتبال خوزستان که دارای مدرک مربیگری A آسیا هم هست، در مصاحبه با خوزستان اسپورت، ضمن مروری کوتاه بر دوران تلخ و شیرین تیم شاهین اهواز، به بررسی وضعیت تیم فولاد خوزستان در فصل جاری پرداخت و راهکارهایی برای نجات فولاد ارائه داد.
مصاحبه کاپیتان دوران طلایی شاهین اهواز با خوزستان اسپورت را مرور کنید:
شاهین 50 سال قدمت داشتوقتی خبر و تصاویر مربوط به تجمع هواداران فولاد را در خوزستان اسپورت دیدم، خاطرات شاهین اهواز برایم تداعی شد و معتقدم که هواداران فولاد حق دارند نگران تکرار داستان شاهین برای فولاد باشند.
شاهین اهواز یک تیم ریشه دار بود و حدود 50 سال قدمت داشت. شاهین در دوران قبل و بعد از انقلاب بازیکنان پرشماری را به تیم ملی و تیم های بزرگ کشور تحویل داد. از بازیکنانی که در قید حیات هستند، نام نمیبرم چون ممکن است کسی را از قلم بیندازم ولی از بین بازیکنانی که به رحمت خدا رفتند، میتوانم به شادروان صفر ایرانپاک، ایرج سلیمانی و ناظم گنجاپور اشاره کنم.
شاهین صدای مردم خوزستان بودقهرمانی شاهین اهواز، مصادف با سال پایانی جنگ ایران و عراق بود. مسابقات آن سال تا مرحله یک چهارم نهایی در دوران جنگ برگزار شد و مراحل نیمه نهایی و فینال در ماههای پس از صلح انجام شد.
شاهین اهواز نه تنها بازیکن غیربومی یا خارجی نداشت، بلکه از وجود همه نیروهای بومی هم نمیتوانست استفاده کند، چرا که تعداد زیادی از خوزستانیها که در میان آنان بازیکنان صاحب نام و ملیپوش هم قرار داشتند، بدلیل شرایط جنگ از این استان مهاجرت کرده بودند. تیم ما در شرایطی آماده مسابقات میشد که شهرهای خوزستان هدف حملات عراقیها بودند.
شاهین اهواز در سال های جنگ، یک مربی زحمتکش و سازنده بنام غلام فرهادی را بدلیل حمله هواپیماهای عراقی به شهر اهواز از دست داده بود. ما با تمام آن مشکلات تا فینال رفتیم و قهرمان شدیم تا شادی را به خانههای مردم زجرکشیده خوزستان بیاوریم. شاهین در آن سال ها فقط یک تیم باشگاهی نبود، بلکه نماینده مردم یک استان بود. صدای مردم جنگ زده بود. شاهین نماد یک استان بود که با شایستگی تا جمع 8 تیم برتر آسیا پیش رفت ولی قبل از آغاز مرحله یک چهارم نهایی اسیر مشکلات شد و با یک تیم ناقص راهی اندونزی شد و از دور مسابقات کنار رفت.
جدایی خزامیپور نقطه آغاز انحلال شاهین بوداجازه بدهید با ذکر یک نکته وارد بحث نابودی تیم شاهین شویم. در زمان قهرمانی شاهین اهواز، شادروان عبدالجلیل خزامیپور، مدیریت باشگاه را به عهده داشت. روزی که تیم شاهین در بازی فینال ایران با تیم ملوان بازی داشت، خزامیپور بدلیل ناراحتی قلبی در یک بیمارستان در انگلستان بستری شده بود. او بقدری روی تیم تعصب داشت که در آن دوران که خبری از اینترنت و تلفن همراه و امکانات ارتباطی امروزی نبود، هزینه کلان مکالمه دو ساعته از انگلستان به ایران را پرداخت کرد تا از طریق تلفن بیمارستان با اهواز در ارتباط باشد و گزارش بازی را بصورت زنده از رادیو خوزستان گوش بدهد. شاهین توسط چنین مردی مدیریت میشد و جدایی او زمینه نابودی تیم را فراهم کرد.
مدیریت نالایق شاهین را به انحلال کشاندبه صراحت بگویم که از سوی برخی از مسئولان وقت ورزش استان، بنا به دلایل نامعلومی که تاکنون هم برایم پوشیده مانده، مدیرانی نالایق برای مدیریت تیم شاهین اهواز منصوب شدند که این تیم را بعد از قهرمانی ایران تا انحلال پیش بردند.
طبیعی است که انتصاب مدیران نالایق، زمینه را برای مربیان نالایق و بازیکنان نالایق فراهم میکند و یک مجموعه را به نابودی میکشاند. منظورم از نالایق، عدم لیاقت مدیریت ورزشی برای اداره تیمی مانند شاهین اهواز است. مدیرانی که بعد از زنده یاد عبدالجلیل خزامیپور روی کار آمدند، از چهرههای موجه اجتماع بودند ولی در زمینه مدیریت ورزش هیچ سررشتهای نداشتند.
شاهین اهواز به مرور زمان تضعیف شد و مدیرانی هم که بعدها سر کار آمدند، در نهایت امتیاز این تیم در دسته دوم کشور را به تیم مس سونگون فروختند. در واقع تاریخ 50 ساله شاهین اهواز فروخته شد تا فقط خاطره ای از این تیم در ذهن بماند.
رفتن دهکردی فولاد را ضعیف کرداحساس من اینست که اتفاقات شاهین بنوعی دیگر در باشگاه فولاد خوزستان در حال رخ دادن است. سیف الله دهکردی که مدیر قوی و فوتبالی بوده، در اعتراض به کاهش بودجه به همراه سایر اعضای هیئت مدیره فولاد کنار میرود و اژدریزاده جای او را میگیرد. اژدریزاده را یک انسان خوب و پاک میدانم که در مدیریت باشگاه دسته اول فولادنوین موفق عمل کرد اما به صراحت بگویم که ایشان نمیتواند باشگاهی چون فولاد را اداره کند. فولاد در بخش ورزش، یک سرمایه ملی است اما متأسفانه امسال بدلیل تغییرات مدیریت آسیب بزرگی دید و سرمربی فولاد از همین شکاف استفاده کرد تا تبدیل به تصمیم گیرنده اصلی در تیم فولاد شود.
اژدریزاده باید با اسکوچیچ برخورد میکرداولین و بزرگ ترین ضعف اژدریزاده، عدم برخورد با سرمربی تیم در فصل نقل و انتقالات بود. اسکوچیچ همه ستارههای فولادنوین را خط زد ولی اژدریزاده به صرف اینکه سرمربی در مسائل فنی اختیار تام دارد، در مقابل او سکوت کرد و پذیرفت که این بازیکنان خط بخورند، در حالی که باید در مقابل تصمیمات غلط و مشکوک اسکوچیچ میایستاد. آقای اسکوچیچ در تلویزیون خوزستان به صراحت اعلام کرد که حسن بیت سعید را بدلیل سن بالایش خط زده، در حالی که بیت سعید 25 ساله است و امیرحسین فشنگچی که به جای وی جذب شده، نزدیک به 30 سال سن دارد.
اژدریزاده باید در همان فصل نقل و انتقالات جلوی اسکوچیچ میایستاد و او را مجبور به تبعیت از باشگاه میکرد. مگر میشود شما بهترین بازیکنان را در تیم فولادنوین داشته باشی و قراردادهای همه آنها معادل قرارداد یک بازیکن وارداتی باشد، آن وقت اجازه دهید که سرمربی برود بازیکنان مازاد و مصدوم و محروم سایر تیم ها را با چند برابر قیمت بازیکنان فولادنوین به تیم شما بیاورد؟
اژدریزاده نتوانسته جای دهکردی را پر کندابتدای فصل قرار بود بودجه باشگاه فولاد کم شود ولی در نهایت با دخالت استاندار خوزستان این موضوع منتفی شد و بودجه فولاد برای فصل جدید به تصویب رسید. سرمربی فولاد که بالاترین رقم قرارداد را در لیگ برتر دارد و تیم فولاد جزو 5 تیم گران قیمت لیگ است، پس برای ریشه یابی مشکلات فولاد، نمیتوان مسائل مالی را بهانه کرد و ضعف از کادر مدیریت و کادر فنی است.
ببینید وقتی شما مدیریت قوی داشته باشید، اجازه نمیدهید که هیچ یک از افراد زیرمجموعه خارج از چارچوب خود حرکت کند اما وقتی شما ملاطفت به خرج دهید، کار به جایی میرسد که افراد زیردست شما تبدیل به تصمیم گیرنده نهایی شوند. علیرغم احترامی که برای آقای اژدریزاده قائل هستم، معتقدم که ایشان اصلاً نتوانسته جای خالی مدیر موفقی مانند آقای دهکردی را پر کند. باز هم تأکید میکنم که بزرگ ترین ضعف آقای اژدریزاده، دادن اختیارات بیش از اندازه به سرمربی تیم بوده، بطوری که اخیراً آقای اسکوچیچ در مصاحبههایش به صراحت علیه مدیریت مصاحبه میکند، با وجود داشتن قرارداد با فولاد اقدام به مذاکره با سایر باشگاه ها میکند، تیم فولاد را به حاشیه میبرد، فولاد را آن طور که دوست دارد میچرخاند و هیچ برخوردی با او صورت نمیگیرد.
فولاد در 3 نقطه حیاتی ضعف دارددر بحث فنی تیم فولاد لازم است به نکاتی اشاره کنم. در هر تیم حرفهای 3 نقطه حیاتی وجود دارد. شما اگر به هر تیم حرفهای نگاه کنید، از بین دروازهبان و 4 بازیکن خط دفاعی که مجموعاً 5 نفر میشوند، الزاماً باید 3 نفر دارای فیزیک قوی و قامت بلند باشند. بدین ترتیب که یک دروازهبان به همراه دو مدافع میانی، یا یک دروازهبان همراه با یک مدافع میانی و یکی از دو مدافع کناری هر تیم باید از بازیکنان بلندقامت باشند تا بتوانند در این فوتبال که ضربات شروع مجدد نقش حیاتی دارند، از دروازه تیم خودی حفاظت کنند.
بدترین تصمیم فنی تیم فولاد خوزستان در این فصل این بوده که در این نقاط حیاتی از بازیکنان با فیزیک نامناسب استفاده کرده است. نمونه بارز ضعف فولاد در این 3 نقطه حیاتی را در بازی با استقلال تهران دیدیم که تیم فولاد به چه راحتی اسیر تیم مقابل شده بود. شما ببینید علیرضا سلیمی کوتاه قامت است. لئونارد مساریچ که نمیدانم روی چه حسابی کاپیتان شده، کوتاه قامت است. بهمن کامل همین شرایط را دارد و محمدرضا خانزاده که از همه این نفرات بلند قامت تر است، به وضوح در نبردهای هوایی با بازیکنان سرزن استقلال کم آورده بود.
یارگیری فولاد بسیار ضعیف بودشما سال های قبل فولاد را ببینید. فولاد عبدالله کرمی را داشت. ایوب والی و احمد آل نعمه را داشت. ایوب والی محروم میشود. احمد آل نعمه از تیم کنار گذاشته میشود و بازیکن ذخیره آل نعمه که خیلی از احمد کوتاه قامت تر است در فولاد میماند و نتیجه این چیزی میشود که میبینید. این ها همه جای سئوال است.
در خط هافبک فولاد فقدان یک هافبک طراح و بازیساز کاملاً مشهود است. ماتیاس چاگو در هافبک دفاعی خوب بوده ولی فولاد هافبک پاسور ندارد. در همین خوزستان بازیکنانی در رده امیدها و زیر 23 سال وجود دارند که میتوانستند مشکل فولاد را در این پست برطرف کنند.
فولاد در کناره های زمین بازیکنانی مانند شریفات و انصاری را دارد اما از یک طرف هافبک طراح وجود ندارد که این دو نفر را راه بیندازد و از طرف دیگر تیم فولاد فاقد یک مهاجم نوک تمام عیار است تا توپ های ارسالی از کنارهها را تبدیل به گل کند.
اگر تیم مقابل فولاد بسته بازی کند، فولاد چگونه میخواهد به گل برسد؟ نه هافبک شوتزن دارد که از پشت محوطه جریمه گل بزند. نه مهاجم سرزن دارد که با ارسال های مداوم بتواند در خط دفاعی حریف شکاف ایجاد کند و با ضربه سر گل بزند. نه هافبک پاسور دارد که بازیکنان سرعتی را مدام راه بیندازد تا با نفوذ به محوطه جریمه حریفان پنالتی بگیرند. همه این کمبودها ناشی از یارگیری بسیار ضعیف و جذب بازیکنانی است که هیچ کمکی به فولاد نکردهاند.
اسکوچیچ فکر میکند از مربیان ایرانی بهتر استایده اضافه کردن مربی به کادر فنی فولاد، ایده خوبی است اما فکر میکنم بنا به یک دلیل با نتیجه مثبت همراه نمیشود. دلیل اینست که دراگان اسکوچیچ پیش خودش فکر میکند از مربیان ایرانی بهتر و بالاتر است و به همین دلیل طبیعی است که اگر مربیان جدیدی به کادر فنی فولاد اضافه شوند، باز هم اسکوچیچ حرف اول و آخر را میزند.
اضافه کردن یک یا دو مربی جدید به تیم فولاد در صورتی کارساز میشود که باشگاه تصمیم به کاستن اختیارات دراگان اسکوچیچ و دادن فضای کار به مربیان جدید بگیرد تا تغییراتی در این تیم ایجاد کنند.
راهکار بعدی در رابطه با دراگان اسکوچیچ اینست که باشگاه فولاد از دو کارشناس خبره حقوقی برای بررسی قرارداد این مربی استفاده کند تا شاید براساس مفادی از این قرارداد بتواند زمینه کنار گذاشتن این مربی را اجرا کند. من واقعاً درک نمیکنم که چگونه امکان دارد قرارداد یک مربی بصورت کاملاً یکطرفه و به مدت دو سال تنظیم شود و هیچ نکته مثبتی به سود باشگاه در آن نباشد؟
نمیگذارند اسکوچیچ استعفا کنددر رابطه با استعفای اسکوچیچ نظرم اینست که ایشان نمیتواند استعفا کند. بهرحال چون جدایی اسکوچیچ باعث به خطر افتادن متافع افراد دیگری میشود، طبیعی است که با دادن اطلاعات غلط به این مربی از او بخواهند در فولاد باقی بماند.
من اعتقاد دارم که اسکوچیچ حتماً در این مدت به استعفا فکر کرده و فکر میکند ولی افرادی که رفتن اسکوچیچ را به معنی کم شدن یا قطع شدن منافع خود میدانند، از این مربی میخواهند در سمت خود باقی بماند. برای این افراد، نه نابود شدن فولاد مهم است و نه زیر سئوال رفتن وجهه مربیگری دراگان اسکوچیچ. آنها بقولی نقد را به نسیه نمیدهند و به همین دلیل استنباط من اینست که افرادی با دادن اطلاعات غلط به سرمربی فولاد او را تشویق به ماندن در این تیم میکنند.
مشکلات فولاد با یک پیروزی برطرف نمیشوداین صحبت را قبول ندارم که با شکست دادن استقلال تهران در بازی روز جمعه تمامی مشکلات فولاد حل میشود. مگر فولاد مقابل سیاه جامگان پیروز نشد؟ پس از آن چه اتفاق مثبتی در این تیم افتاد؟ فولاد اگر 3 بازی از 4 بازی باقی مانده در نیم فصل که در اهواز برگزار میشود را با پیروزی پشت سر بگذارد و در خاتمه دور رفت حداقل 15 امتیازی شود، آن وقت میتواند امیدوار باشد که در نیم فصل بتواند چند بازیکن خوب و تأثیرگذار را جذب کند اما اگر فولاد یک بازی را ببرد و باز هم دو بازی را ببازد، به نقطه صفر برمیگردد.
شما استقلال خوزستان را در نظر بگیرید که در پایان دور رفت سال گذشته، دارای 16 امتیاز بود و در پایان لیگ در جای چهاردهم قرار گرفت و به مرحله پلیاف رفت. امسال که پلیاف وجود ندارد و تیم چهاردهم لیگ برتر به لیگ یک سقوط میکند. امتیاز گرفتن در دور برگشت خیلی مشکل میشود، خصوصاً اگر تیمی با شرایط فعلی فولاد را داشته باشید.
از بین اژدریزاده و اسکوچیچ یک نفر باید بروددر مجموع میگویم که از بین آقایان اژدریزاده و اسکوچیچ باید یک نفر کنار برود. اژدریزاده یا باید بعنوان مدیرعامل بتواند هیئت مدیره را برای صدور حکم برکناری اسکوچیچ قانع کند یا اینکه شخصاً کناره گیری نماید تا مدیرعامل بعدی بیاید و با سرمربی تیم برخورد جدی کند و این مربی را از تیم کنار بگذارد.
اما اگر هیئت مدیره باشگاه فولاد زیر بار هزینه برکناری اسکوچیچ نرود و کنار رفتن اژدریزاده که کارمند شرکت فولاد هم هست را نپذیرد، آن گاه باید به ایده اضافه کردن دو مربی به کادر فنی همراه با کاهش اختیارات دراگان اسکوچیچ و دادن اختیارات به مربیان جدید اقدام کند. باشگاه فولاد اگر قرار است که اسکوچیچ را برخلاف خواسته مردم خوزستان بدلیل ناتوانی در پرداخت غرامت فسخ قرارداد این مربی حفظ کند، باید اختیارات او در مسائل فنی را به حداقل برساند و دو مربی جدید به کادر فنی اضافه کند و از اسکوچیچ بخواهد فقط نقش مشاور را در تیم داشته باشد.
استاندار خوزستان وارد عمل شوددر پایان باید ابراز تأسف کنم از این موضوع که استان خوزستان بعنوان منبع درآمد کشور، بعنوان استانی که شرکت های عظیم فولاد، نفت، گاز و پتروشیمی را داراست، در اداره تیم های بزرگ و پرطرفدارش عاجز میماند، در حالی که بعنوان مثال در شهری مانند تبریز که از نظر کارخانجات و منابع درآمد در سطح خوزستان نیست، تیم های بزرگ و پرطرفدار به راحتی اداره میشوند.
چطور میشود تیم نفت تهران از منابع ملی نفت استفاده میکند ولی در مسجدسلیمان که اولین منطقه اکتشاف نفت در ایران بوده، تیم نفت از نظر مالی حمایت نمیشود و از لیگ برتر سقوط میکند.
بعنوان یک عضو کوچک جامعه ورزش خوزستان از استاندار ورزشدوست این استان تقاضا میکنم که به یاری تیم های خوزستان خصوصاً تیم پرطرفدار فولاد خوزستان بیاید تا با جان گرفتن دوباره این تیم، لبخند شادی بر لب مردم خوزستان بنشیند.
همین آدما تیمو فلج میکنن. چرا جماعتی مصاحبه نمیکنه و به به چه چه بگه؟
معلومه دیگه، دو دستگی افتاده تو تیم، یه دسته فولادیا، ی دسته دلالیا. دلالیا هستن که دو دستی فولاد و چسبیدن. تا اسم کاهش قرارداد اومد اول از همه فشنگچی اعتراض کرد
يك سوال اينا دل ندارند احساس ندارن؟
با وضعیتی که در فولاد حاکم شده مطمئنم نه اسکوچیچ استعفا بده نه اژدری اون رو اخراج می کنه نه اژدری استعفا میده نه هیات مدیره به اوضاع سامون می ده. فکر کنم اینها بین خودشون جنگ زرگری راه انداختن و اسکوچیچ با اژدری و هیات مدیره هماهنگ شده و داره دستورات اونا رو انجام می ده تا فولاد اوت بشه
ما که دستمون بجایی بند نیست امیدوارم اقای استاندار یک دخالت جدی بکنند. با تشکر
ما که دهه 70 هستیم چیزی از این دورا ن طلایی تیم یادمون نمیاد
این ندارد اخر از اغاز گو .... رو تمام ان حکایت بازگو
دوستان و هواداران گرامی امروز فولاد بزرگ تنها وارث راستین شاهین قهرمان و جنوب دوست داشتنی و اخرین سنگر فوتبال خوزستان توسط افرادی نالایق و نااگاه و شاید مغرض در معرض تهدید قرار گرفته و جولانگاه سودجویانی منفعت طلب گردیده که جز به پر کردن کیسه ی خود نمی اندیشند
این نابکاران هیچ گونه ارزشی برای احساسات و عواطف انسانی قائل نبوده و تمام فضایل اخلاقی را به سکه ای الوده تاخت زده اند
امروز بر تمام علاقه مندان دیار کارون واجب است که به قلم یا به قدم به مقابله با این نا اهلان بر خیزند که اگر این اخرین سنگر(فولاد) تسخیر شود خوزستان پیر مغموم و دل شکسته تر از همیشه خواهد شد و نام فولاد همچون گذشتگان خود شاهین و جنوب به یادها و خاطره ها خواهد پیوست
باید به حالمون گریه کنیم که همچین مدیران نادانی داریم
زیباترین و فنی ترین مقاله ای که از حال و روز امروز فولاد خوندم همین موارد بود واقعا گل گفتی و تک تک جملاتت زیبا و متفکرانه بود
اینکه کارشناسان فهیم خوزستانی بدنبال سرپوش روی مشکلات موجود نیستن جای تحسین داره , عدم صلاحیت آقای اژدری در تیم فولاد باعث نابودی این تیم شده و امیدوارم مسوولین با دیدن اینجور مطالب کارشناسانه متوجه اشتباهات موجود باشند .
با امید موفقیت تیم های استقلال خوزستان, استقلال اهواز , فولاد
لازم به ذکر است که مدیریت نفت آبادان هم بی نهایت ضعیف است و دلالی و بازیکن اندازای در این تیم موج میزنه تا جایی که بازیکناش همه از بیکیفیت های غیر خوزستانی هستند