تیم ملی را نمیشناسیم. بازیهای دوستانهاش هیچ شناختی از تیم ملی به دست نمیدهد و اگر شناختی از تیم ملی در ذهن باشد، همان دریافتهای پیشین از تیم ملی است. بازیهای ایران در جام جهانی و سیاق بازیاش مقابل کره جنوبی در همان یک بازی دوستانه رسمی.
بر اساس این ذهنیتها تیم ملی را میتوان با همان دفاع سرسختانه تصور کرد، با همان شکل بازی که اوجش را مقابل آرژانتین دیدیم. فراموش نکنیم که تیم ملی وقتی مقابل بوسنی خواست کار دیگری بکند، بدترین بازیاش را ارائه کرد و نقشهای برای اجرا نداشت.
کارلوس کروش تیم ملی را همیشه برای شکلی از فوتبال میسازد که هر چه تیم ملی در دفاع، خود را گرفتارتر و ناامنتر تصور کند، واکنشهای بهتری خواهد داشت. این راهکاری است که نه فقط کروش بلکه مربیان دیگری نیز برای فوتبال ایران تجویز کردهاند، تجویزی که با آن خیالهای خام تاریخی درباره فوتبال ایران در تضاد است.
فوتبال ایران عمری را با شعارهایی مثل فوتبال هجومی در آسیا سر کرده، کوشش کرده که تکنیک خود را اغراقآمیز جلوه دهد اما فراموش نکنیم که از موفقیتهای فوتبال ایران در آسیا چند دهه گذشته و فوتبال ایران در این چند دهه هرگز در تربیت نیروی انسانی مطابق شعارهایش بازیکن نساخته است. فوتبال ایران در تبحرهای فردی هرگز در این چند دهه آنقدر پرستاره نبوده که بتواند خود را فارغ از دفاع سرسختانه تیمی صاحب شانس موفقیتهای چشمگیر در آسیا بداند.
حالا این تیم کم شمارتر از تیمهای ملی دیگر در چند دهه اخیر فوتبال ایران ستاره بینالمللی دارد. شاخصترین ستارهها یش در کار حمله دو بازیکن جوان هستند که در لیگهای درجه اولی بازی نمیکنند و تجربه بینالمللی هم ندارند. همه اینها کروش را باز هم به همان سو میبرد که کروش از روز اول مربیگریاش به آن سو غلتیده بود؛ به سوی بازی دفاعی سرسختانه و همان چه با اشاره به دفاع اتوبوسی به کنایهای تبدیل میشود.
پیش رفتن در جام ملتها با این روش و با این تیم که بازیهای تدارکاتی کارسازی را پشت سر نگذاشته، کار سادهای نیست. کار پیچیدهای است که کروش جز دل بستن به روش محبوبش راه دیگری برای باز کردن گرههایش پیدا نمیکند. بیراه نیست اگر منتقدان کروش او را با کنایه به این سیاق بازیاش به بی حوصلگی و کم کاری در تیم ملی متهم کنند. او هرگز تیم ملی را برای حمله نساخت و شاخصترین بازیاش همان ایران-آرژانتین در بلوهوریزنته بود، همان بازی که حالا به نماد بازیهای تیم ملی با کروش تبدیل شده اما آن شکل بازی در جام ملتها تحسین کسی را در پی نخواهد داشت و هیچ شکستی در جام ملتها با آن شکل فوتبال پیروزی معنا نخواهد شد.
تیم ملی را در بازیهای تدارکاتیاش نشناختهایم که بتوانیم درباره بازی تیم ملی پیشبینیهایی داشته باشیم اما از تیم کروش آیا کار دیگری در بازیهای سخت جام ملتها برمیآید؟