وصال روحانی
خوزستان اسپورت- سوالی که بعد از درخشش خیرهکننده استقلال خوزستان در نیمفصل اول لیگ برتر فوتبال کشور به وجود آمده، این است که کدامین حدود و ثغور را میتوان برای این تیم و سرمربی جوانش قایل شد و سقف پرواز آنها تا به کجاست؟
آیا آبیهای خوزستان پس از قهرمانی در نیمفصل اول لیگ برتر کشور میتوانند این وضعیت را تا پایان فصل استمرار بخشند و آیا عبدا... ویسی قادر است خط و ربط لازم برای انجام این کار سخت را به وجود آورد؟
در حالی که دو بازی بعدی استقلال خوزستان هم بسیار سخت و مقابل سپاهان در اهواز و پرسپولیس در تهران است. ویسی از حالا باید در افق به آیندهای بسیار دورتر چشم بدوزد و برای ماههای بعدی هم برنامه بریزد. تعطیلی قریب به یکماهه لیگ پس از هفته هفدهم که هم تعطیلی نیمفصل محسوب میشود و هم متوقف کردن لیگ برتر به قصد گسیل تمامی نیروهای بالقوه و موجود به اردوی «امیدها»، هم میتواند واقعهای سودمند برای صدرنشین لیگ باشد و هم رویدادی منفی.
سودمند از آن منظر که به تیم به شدت خسته و تحت فشار ویسی فرصت برای نفس کشیدن و برنامهریزی دوباره و بهتر و ترسیم راه آینده را میدهد و پر ضرر از آن رو که رکودی اینقدر طولانی معمولا تیمهای به اوج رسیده را به عقبگرد وامیدارد و حفظ ریتم قبلی را برایشان سخت میکند.
رقبا ناامید نیستندبرای تیمهایی که وضعیت و فرم بدی دارند، اینگونه تعطیلات فرصتی برای بازیابی توان و رفع ضعفها است اما تیمهایی که روی «دور» افتادهاند و دائماً نتیجه میگیرند، معمولا از این توقفها که در فوتبال ما بیش از حد و محصول سیاستگذاریهایی نادرست است، لطمه میبینند و شاید در زمان بازگشایی لیگ از آن فرم آرمانی گذشته دور افتاده باشند و این فرصتی مجدد برای رقبای این تیمها است تا بازی و رقابت را از مشت پیشتازان خارج کنند بخصوص در لیگ امسال که به رغم جلو افتادن تیم ویسی از تیمهای سوم و چهارم و پنجم جدول با اختلاف 6 و 7 امتیاز، هنوز تعقیبکنندگان برای رسیدن به پیشاهنگ احساس ناامیدی نمیکنند.
ادعایی جالبویسی در اظهارنظری جالب و تازه که شاید کمی تا قسمتی از آن منطبق با واقعیت نباشد، گفته است از عهده هدایت سرخابیهای پایتخت هم برمیآید و در استدلال خود در این زمینه متذکر شده است: «وقتی من میتوانم تیمهای کوچک و کممهره را صدرنشین لیگ کنم، چرا نتوانم تیمهای بزرگ را هم که 10، 15 ستاره دارند به این جایگاه نرسانم؟»
سرمربی سابق پیکان لابد از یاد نبرده که با تیم فعلیاش دو فصل بسیار بد را در اواخر جدول لیگ برتر سپری کرد و به دشواری استقلال خوزستان را در لیگ نگه داشت و پیش از آن یک فصل توأم با ناکامی در پیکان هم داشت. درسهای برگرفته از آن فصول به ویسی یاری رساند تا در عین جوانی، امسال تیمی را ببندد که توانایی انجام کارهای بزرگ اخیرش را داشته باشد و بیشترین برد نیمفصل و کمترین گل خورده را به نامش بنویسد و مظهر دوندگی و جنگندگی باشد و در همان مسیرهایی حرکت کند که برای تیمی با مهرههای فعلیاش مناسب است.
ویسی به این سبب موفق شده و واقعیتی به شیرینی رویا را برای تیمش به ارمغان آورده که سقف تواناییها و حد و مرزهای فنی تیمش را به درستی شناخته و بر همان اساس نیز برای تیمش تاکتیک تعریف و ترسیم کرده است. روش دفاع محکم و یکپارچه و حفظ توپ در میانه میدان و چشم دوختن به ضد حملات سریع، تدبیری است که ویسی در اندازههای فنی تیم این فصل خود تشخیص داده و به اجرا درآورده و او تاکتیکی را انتخاب نکرده است که خودش هم بداند از اجرای آن عاجز است.
آیینهای متفاوتمربیگری در جمع سرخابیها آیینها و روشهای کاملا متفاوتی دارد و به سازوکارهایی دیگر در آنجا نیاز است و در این باشگاههای پرطرفدار فقط مسائل فنی و اتخاذ تاکتیکهای صحیح شرط موفقیت نیست و بیشتر باید بر اساس مصالح جانبی حرکت کرد و هوای بسیاری از حاشیهها و نکات ظاهرا جنبی را داشت و با زرنگی اوضاع را رصد و تیم را بر اساس مصالح و مقتضیات مختلف ارنج کرد و تنظیم و مدیریت اوضاع این دو تیم پرطرفدار اصول خاص خود را دارد که با فرهنگهای عادی در فوتبال متفاوت است و یک جور علوم مجزا را میطلبد!
شاید ویسی به سبب قلت سالهای مربیگریاش و دور بودن از تیمهای پرهزینه و پرطرفدار این تاکتیکهای ویژه را نشناسد اما در همین حد فاصل و با هدایت امثال استقلال خوزستان میتواند به نقاط اولیه و لازم برای حرکت به سوی تیمهای بزرگتر برسد. این یک قانون نانوشته است که تیمها و مربیان موفق به آنچه دارند قناعت نورزند زیرا اگر جلو نروند و ساکن بمانند، دیگران به آنها میرسند اما جلو رفتن هم اصول و روشهای مربوط به خود را دارد و باید با سلاح هوشیاری و دقت و ظرافت و برنامهریزی درست همراه شود.
زمان درسآموزی15 هفته باقی مانده از لیگ برتر که البته تا اواخر اردیبهشت 95 طول میکشد، نشان میدهد ویسی این الزامها و اصول را چقدر میشناسد اما از یکسو و چه برنده و چه بازنده، او و تیمش پیروزمندان و قهرمانان حقیقی و به حق این فصل هستند و دستاوردهایشان تا این مقطع بسیار ارزشمند بوده است و از جانب دیگر طی کردن همین دوران به ویسی و تیمش هویتی برتر و کاراکتری پختهتر برای آینده میدهد؛ چیزی که به خودی خود یک موهبت و ثروت و سنگ بنایی برای آینده است.