وصال روحانی
سازمان لیگ فوتبال که برای چندمین بار اعلام کرده بود تیمهای بدهکار حق حضور در نقل و انتقالهای نیم فصل را ندارند، با بازگذاشتن تبصرهای در این میان کمک کرده تا اینگونه تیمها دست به خرید و فروش نفرات مورد نظر خود بزنند و هیچ منع و مانع خاصی هم فرارویشان نباشد و برای نیم فصل دوم لیگ برتر مهیاتر و قویتر شوند.
غلامرضا بهروان رییس کمیته مسابقات سازمان لیگ 10 روز پیش گفته بود کمتر تیمی را در لیگ برتر و لیگ یک میتوان یافت که مقروض نباشد و در نتیجه اگر تعهد بدهند که از محل درآمدهایشان بعدا قروض خود را پرداخت کنند، میتوانند در نقل و انتقالها فعال باشند.
در طول سالهای اخیر به کرات شنیده بودیم که جلوی فعالیت آن دسته از تیمهای لیگ برتری که مقروض باشند به شکلهای مختلف گرفته خواهد شد اما همیشه وقتی لیگ آغاز میشد، «دوستان» (!) باز در صحنه حاضر بودند و با آن سبقه و پیشینه وقتی این بار هم شنیدیم که باشگاههای بدهکار حق خرید و فروش بازیکن در نیم فصل را ندارند، باز فهمیدیم که دوستان فقط شوخی کردهاند!
چارهای جز این نیستعدهای میگویند فدراسیون و سازمان لیگ مقابل یک کار انجام شده قرار گرفتهاند و راه گریزی ندارند و اگر واقعاً بخواهند جلوی اینگونه باشگاهها را بگیرند لیگ با «صفر» یا حداکثر یکی دو تیم آغاز و برگزار خواهد شد اما حتی این حالت افراطی نیز محصول جدیت نداشتن در این زمینه و کجدار و مریز رفتار کردن طی سالهایی طولانی با باشگاههایی است که بحث بازپرداخت بدهیهای خود را هرگز جدی نگرفتهاند. به واقع نوع برخورد فدراسیون با خاطیان در این زمینه به قدری سست و از سر گذشت و همراه با سهلانگاری بوده که باشگاههای خاطی جریتر شدهاند و مطمئنند که هر میزان هم بدهکار باشند، کسی عملا مانع فعالیتهای آنان نخواهد شد و این یک وجه دیگر بدآموزی اقدامات و تصمیمهای سازمان لیگ و فدراسیون بوده است. وقتی مشخص و قطعی باشد که تهدید مقامها جدی نیست و کسی مانع فعالیت مقروضها نمیشود، بدیهی است که خاطیان در این راه ثبات قدم بیشتر و خاطری آسودهتر بیایند و هر کار دلشان بخواهد انجام بدهند.
بیتوجه به الگوهای موجودالگوهای خارجی در این زمینه مشخص و راهنمای ما است به شرطی که واقعا به آن معتقد و در این راه جدی باشیم. در ایتالیا، اسپانیا و فرانسه طی سالهای اخیر در چندین و چند مورد باشگاههای بدهکار را حداقل یک دسته پایینتر فرستاده و در گسیلشان به محاکم قضایی درنگ نکردهاند. اما در جمع باشگاههای ما اینچنین نیست و جز مشتی وعده و شعار و فرامین اجرا نشدنی چیزی از سوی سران فدراسیون و سازمان لیگ مشاهده نشده و حتی اگر مبنای مماشات آنها مقروض بودن همه تیمهای لیگ باشد باز نمیتوان پذیرفت که مهمترین مسابقات فوتبال باشگاهی ما با کلکسیونی از تیمهای بدهکار برگزار و هر روز هم بر حجم دیون آنها افزوده شود.
پیشتازان دست نیافتنی بدهکاریسرآمد این مقروضها و نمادهای بزرگ و دست نیافتنی بدهکاری در فوتبال ما البته همان دو تیم پرطرفدار پایتختند که هرچقدر هم به آنها بدهید، دستشان برای دریافت محموله بعدی باز به سوی مسوولان دراز است. ریخت و پاشهای آنان چنان از حد گذشت که دولت و وزارت ورزش چندی پیش به شدت کوشیدند آنها را به بخش خصوصی واگذار و به واقع از دست آنان فرار کنند اما وجود تضادها و ایراداتی در شکل و روال واگذاری، این پروسه را متوقف و منتفی کرد و سرخابیها هم اینک نیز وبال گردن وزارت ورزش و فدراسیون فوتبالند و نه به اندازه کافی درآمدزایی میکنند و نه از دریای مخارج خود میکاهند و معلوم نیست که پایان این همه خرجتراشیشان کجا است.
حرفی میزنند و میرونددر فوتبالی که روشهای کاری اینچنین، حق پخش تلویزیونی مسابقات روی هوا و پرداخت ارقام نجومی به بازیکنان متوسط کاملا مرسوم و عادی است، باید هم شاهد اینگونه وضعیتها باشیم؛ وضعیتی که در آن مشخص نیست ساماندهی درست مالی کی اعمال و تیمهای بدهکار چه زمانی از صحنه خارج خواهند شد و حتی روند اجرایی آن مبهم مینماید و به نظر میرسد که عزمی در کار نیست و فقط هرازچندگاهی حرفی میزنند و میگذرند و میروند.